مجله اینترنتی ، مجله سبک زندگی ، مجله موفقیت ، کپشن ، مجله سلامت ، مجله فناوری ، مجله پیشرفت ، مجله آشپزی ، گردشگری....

واگذاری رایگان سگ،گربه و انواع حیوانات مجاز خانگی

چی فان درستاد ساماندهی اینترنتی وزارت ارشاد ایران ثبت گردیده است

و تمام مطالب و محتوای این وب سایت طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد و فعالیت میکند.

پس از انتخاب حیوان خانگی مورد نظر برای دریافت فرم درخواست واگذاری رایگان حیوانات

اینجا کلیک کنید

پس از بارگزاری صفحه و بر روی دکمه قبول میکنم کلیک کنید.

و از قسمت نظرات درخواست خود را ارسال کنید.

افرادی که واجد شرایط نیستند به هیچ وجه درخواست ارسال نکنند.

۲۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

به قول فوتبالی‌ها وزن این عکس سنگین است

سه بازیکن قدیمی استقلال در حال حاضر به عنوان مربی مشغول به فعالیت هستند.
 

سه بازیکن قدیمی استقلال در حال حاضر به عنوان مربی مشغول به فعالیت هستند.

علیرضا منصوریان، صمد مرفاوی و مهدی پاشازاده سه ستاره استقلال در سال های نه چندان دور، پس از برتری استقلال مقابل نوف باخور ازبکستان در سال 1375 مقابل دوربین برای مصاحبه ایستاده اند.

سه ستاره ای که این روزها به عنوان مربی در فوتبال ایران فعالیت دارند و هیچ بعید نیست که دیر یا زود یک بار دیگر و در قامت سرمربی به استقلال بازگردند.

به قول فوتبالی‌ها وزن این عکس سنگین است

خبرآنلاین

۰ نظر
Mahdiyar 27

قربانیِ تجاوز: هرگز نتوانستم به زندگی قبل برگردم

مینا یک قربانی تجاوز به عنف درباره این موضوع می‌گوید: من هنوز دنبال مجازات این مرد هستم و بعد از آن شاید بتوانم خودم را از نظر روانی بازسازی کنم. نسبت به جنس مخالف نفرتی در وجودم است و اگر دست مردی حتی ناخواسته به من برخورد کند، اعصاب و روانم به‌هم می‌ریزد. هنوز با کابوس این ماجرا زندگی می‌کنم. اگر تلفنم دیروقت زنگ بخورد عصبی می‌شوم. در این مدت کارم به بیمارستان و روانپزشک کشید، اما هیچ‌وقت نتوانستم به زندگی قبل برگردم.
 

چهار سال از ماجرای آزار شیطانی مینا می‌گذرد و در این سال‌ها کابوس آن شب لعنتی یک لحظه هم رهایش نکرده است. کابوسی که نه‌تن‌ها آینده‌اش را خراب کرد، بلکه کار او را به مشاوره و روان‌درمانی کشاند. بعد از این سال‌ها وقتی از ماجرا صحبت می‌کند، صدایش می‌لرزد.

مینا می‌گوید: «تنها دلیل این‌که راضی شدم صحبت کنم، هشدار به دختران جوان است. دخترانی که احتمال دارد قربانی شوند و دخترانی که با سکوت بعد از قربانی شدنشان، باعث می‌شوند متجاوزان جرات ادامه این کار را پیدا کنند.»

پرونده‌اش در دادگاه کیفری یک استان تهران در حال رسیدگی است و بعد از شکایت از مرد متجاوز تازه متوجه شد این قصه سر دراز دارد و دختران و زنان دیگری هم مانند او قربانی شده‌اند. پای صحبت‌های مینا نشسته‌ایم و او ناگفته‌های زندگی یک قربانی جنایت را تشریح کرد.

چطور با مهرداد آشنا شدی؟

من مدیر یک شرکت خدماتی هستم. او برای قراردادی به شرکت ما آمد و برای پیگیری آن شماره‌ام را گرفت. بعد از آن هم تماس‌هایش شروع شد. به هر بهانه‌ای زنگ می‌زد. ابتدا سوال‌های کاری بود و بعد اصرار برای دیدن همدیگر بیرون از شرکت.

هدفش از تماس‌ها؟‌

می‌گفت قصدش ازدواج است و در این مدت از من خوشش آمده است.

و شما باور کردید؟

نیازی به باور نبود. او هیچ‌کدام از معیار‌های مرا برای ازدواج نداشت. اما برای این‌که بتوانم از دست تماس‌هایش خلاص شوم، تصمیم گرفتم یک‌بار با او در کافی‌شاپ قرار بگذارم و خیلی قاطع به او جواب رد بدهم و تمام. حوالی میدان هفت‌تیر تهران با‌هم قرار گذاشتیم. به یک کافی‌شاپ رفتیم و خیلی رک به او گفتم قصدی برای ازدواج ندارم.

قبول کرد؟

خیلی منطقی رفتار کرد و تا سه ماه خبری از او و تماس‌هایش نبود. بعد از سه ماه زنگ زد و گفت در این مدت به یک کشور اروپایی سفر کرده و تازه برگشته است. نتوانسته مرا فراموش کند و می‌خواهد دوباره با من قرار بگذارد که سرانجام با اصرارهایش قبول کردم.

قصدی برای ازدواج نداشتید، پس چرا برای دومین بار قرار گذاشتید؟

وقت و بی‌وقت زنگ می‌زد. شرایط خانه ما طوری بود که نمی‌خواستم تماس‌هایش باعث شک خانواده‌ام شود. به‌همین خاطر مجبور شدم قبول کنم تا شاید دست از سرم بردارد. اما همین قرار، زندگی‌ام را نابود کرد.

چه اتفاقی افتاد؟

دوباره در میدان هفت‌تیر قرار گذاشتیم. گفت قصد معامله زمینی در شرق تهران را دارد. خیلی از زمین‌ها تعریف کرد و پیشنهاد داد من هم سرمایه‌گذاری کنم. وارد شهرکی شد و بعد هم داخل خانه‌ای ویلایی شد. سگ بزرگی در این خانه رها بود که معلوم بود مهرداد را می‌شناسد. من از سگ خیلی می‌ترسم. آنجا بود که متوجه نیت شیطانی‌اش شدم. خواستم با پلیس تماس بگیرم، اما نمی‌دانم چه زمانی موبایلم را برداشته بود. تهدید کرد اگر از ماشین پیاده نشوم سگ را به داخل ماشین می‌آورد. بعد هم مرا به داخل ساختمان برد و نقشه شیطانی‌اش را اجرا کرد.

چرا شکایت نکردید؟

از صحنه آزار و اذیتم فیلم گرفته بود و تهدید کرد اگر شکایت کنم، فیلم را پخش می‌کند. از طرفی من در خانواده‌ای متعصب بزرگ شده بودم که فهمیدن این موضوع ضربه سختی به آن‌ها به‌خصوص مادر بیمارم وارد می‌کرد. تا چند روز گوشی تلفن همراهم را خاموش کردم و از نظر روانی وضعیت بحرانی داشتم. اگر جرات داشتم و از گناهش نمی‌ترسیدم، خودم را می‌کشتم.

واکنش مهرداد بعد از این اتفاق چه بود؟

ابتدا سعی کرد مرا آرام کند تا شکایت نکنم و می‌گفت به‌زودی به خواستگاری‌ام می‌آید. وقتی به او گفتم هیچ‌وقت با تو ازدواج نمی‌کنم، تهدید‌ها و اخاذی‌هایش شروع شد. نزدیک صد میلیون تومان از من اخاذی کرد و هر وقت بی‌پول می‌شد، سراغم می‌آمد. یک بار از زندان به من زنگ زد. مدعی بود که به خاطر دعوا به زندان رفته است. شک کردم و پیگیر ماجرا شدم. آنجا بود که چهره واقعی او برایم مشخص شد و فهمیدم علاوه‌بر من، پنج زن و دختر دیگر را هم فریب داده و از آن‌ها فیلم گرفته است. با هر زن به بهانه‌ای قرار می‌گذاشت و همه را در همان خانه ویلایی مورد آزار و اذیت قرار داده بود.

همین باعث شد شما هم شکایت کنید؟

اولش ترس داشتم که خانواده‌ام متوجه شوند، اما تصمیم گرفتم همه تلاشم را بکنم تا آن‌ها پی به ماجرا نبرند. تا الان هم موفق بودم و کسی متوجه نشده است.

فکر نمی‌کنی اگر خانواده‌ات متوجه شوند، بیشتر حمایتت می‌کنند؟

شرایط خانواده‌ها و واکنش آن‌ها به این موضوع فرق دارد. در این پرونده یکی از قربانیان عقد کرده بود که شوهرش وقتی متوجه ماجرا شد، او را طلاق داد. باید واقع‌نگر بود. هرکسی متوجه می‌شد این مشکل را دارم به دنبال سوء‌استفاده بود.

چرا وکیل نگرفتید؟

سراغ یک وکیل رفتم، اما حس کردم قصد دارد از این ماجرا سوء‌استفاده کند. به همین خاطر پشیمان شدم. البته شاید من با توجه به شرایطم این حس برایم ایجاد شد. نگاه به قربانیان تجاوز در جامعه خوب نیست. اگر مانتوی جلو باز بپوشی و کمی موهایت معلوم باشد، فکر می‌کنند خودت خواسته‌ای و الان الکی دروغ می‌گویی. فقط در دادگاه و پلیس آگاهی احساس امنیت پیدا می‌کنی.

خب روند رسیدگی به شکایتت چطور پیش رفت؟

هنوز به حکم قطعی نرسیده و در دادگاه کیفری در حال رسیدگی است. موضوع خیلی حساس است و قضات به‌راحتی حکم نمی‌دهند و باید همه جوانب را بسنجند. تعداد شکات هم کم نیست.

فکر می‌کنید، برای پیشگیری چه باید کرد؟

اول از همه باید پدر و مادر‌ها به پسران‌شان یاد بدهند که برتری زن و مرد نداریم و به حریم خصوصی طرف مقابل احترام بگذارند. اگر انحرافی در رفتار آن‌ها می‌بینند به روانپزشک مراجعه کنند. ماموران پلیس و قضات به مدارس بروند و نکات مهم را آموزش دهند. باور کنید من با این سنم از پلیس می‌ترسیدم. حتی جرات نداشتم به پلیس آگاهی بروم. وقتی به اداره آگاهی رفتم، تازه حس امنیت کردم، کمک گرفتم و ترسم ریخت.

باید به دختران آموزش دهیم که اگر قربانی این جرایم شدند، سکوت نکنند. خود من اگر سکوت نکرده بودم، شاید افراد کمتری قربانی نیت شیطانی مرد متجاوز می‌شدند. بهتر است شماره تماسی با مشاور زن باشد که قربانی تجاوز با آنجا تماس گرفته و راهنمایی بگیرد. من به عنوان قربانی تجاوز، شکایت کردم و به دیگر قربانیان تجاوز هم می‌توانم اطمینان دهم چنانچه از خانواده‌شان می‌ترسند، می‌توانند بدون این‌که آن‌ها متوجه شوند، شکایت کنند و پرونده رسیدگی شود. سکوت در برابر متجاوز باعث قربانی شدن دختران بیشتری می‌شود. این افراد تا زمانی که گرفتار نشوند، به جرم خود ادامه می‌دهند.

ما قربانی هوس یک مجرم خطرناک شده‌ایم و انتظار داریم درک شویم نه این‌که به چشم یک محکوم به ما نگاه شود. تا زمانی که این دید در جامعه باشد، قربانیان تجاوز در سکوت خودکشی می‌کنند یا به انواع بیماری‌های روانی مبتلا می‌شوند.

با گذشت این مدت توانسته‌اید به زندگی عادی برگردید؟

من هنوز دنبال مجازات این مرد هستم و بعد از آن شاید بتوانم خودم را از نظر روانی بازسازی کنم. نسبت به جنس مخالف نفرتی در وجودم است و اگر دست مردی حتی ناخواسته به من برخورد کند، اعصاب و روانم به‌هم می‌ریزد. هنوز با کابوس این ماجرا زندگی می‌کنم. اگر تلفنم دیروقت زنگ بخورد عصبی می‌شوم. در این مدت کارم به بیمارستان و روانپزشک کشید، اما هیچ‌وقت نتوانستم به زندگی قبل برگردم.

خواسته‌تان در حال حاضر چیست؟

ما قربانیان تجاوز را درک کنید. نگاه بد به ما باعث می‌شود به سمت سکوت و انزوا برویم. در دادگاه‌ها از مشاور استفاده شود تا بتوانیم مسیر را درست برویم. از قوه قضاییه هم می‌خواهم به این‌گونه پرونده‌ها سریع‌تر رسیدگی کند. طولانی شدن روند رسیدگی، قربانیان را خسته می‌کند. ما از نظر روانی شکننده و خسته هستیم.

روزنامه جام جم

۰ نظر
Mahdiyar 27

اقدام تحسین‌برانگیز یک راننده تاکسی+عکس

همه ما تقریبا هر روز برای تردد در سطح شهر از تاکسی استفاده می کنیم در این میان راننده ای با اقدام تحسین‌برانگیز کاری جالب را پیش گرفته است.

اقدام تحسین‌برانگیز یک راننده تاکسی+عکس

خبرآنلاین

 

۰ نظر
Mahdiyar 27

واکنش کنایه‌آمیز مهناز افشار به سهمیه‌بندی کَره +عکس

مهناز افشار در حساب کاربری خود به گرانی کره در بازار ایران واکنش نشان داد.

واکنش کنایه‌آمیز مهناز افشار به سهمیه‌بندی کَره +عکس

برترین ها

۰ نظر
Mahdiyar 27

خودکشی بازیگر تئاتر در لایو اینستاگرام

بازیگر جوان به صورت زنده در اینستاگرام قرص خورد تا به زندگی‌اش پایان دهد، اما ساعتی بعد پشیمان شد و از آتش‌نشانی کمک خواست.
 

بازیگر جوان به صورت زنده در اینستاگرام قرص خورد تا به زندگی‌اش پایان دهد، اما ساعتی بعد پشیمان شد و از آتش‌نشانی کمک خواست.

ظهر هجدهم شهریور ماه امسال بازیگر ۴۰ ساله تئاتر، پستی در اینستاگرامش منتشر کرد و از دوستانش خواست تا در ساعت ۱۲ شب شاهد لایو اینستاگرامی او از خودکشی‌اش باشند.

دوستانش به تصور اینکه این سناریو بخشی از نمایشنامه جدید اوست، موضوع را جدی نگرفتند.

ساعت ۱۲ شب تعدادی از دوستانش به صفحه او مراجعه کرده و شاهد لایو اینستاگرامی او بودند. آقای بازیگر ابتدا تصویری از ماه و بعد تصویری از خودش که در خودرویی نشسته بود را نشان داد و حرف‌هایی درباره مرگ و اینکه دیگر نمی‌خواهد در این زندگی باشد گفت و ارتباطش را قطع کرد. همه دوستانش نگران او بودند و حتی با پلیس و اورژانس تماس گرفتند و برای نجات وی کمک خواستند؛ اما معلوم نبود او کجاست و چه بلایی سرش آمده است.

زمان کوتاهی از این ماجرا نگذشته بود که مردی با سازمان آتش‌نشانی لواسانات تماس گرفت و گفت که قرص‌خورده و در حال مرگ است. او چندبار با آتش‌نشانی تماس گرفت، اما به درستی نمی‌گفت کجاست. اپراتور آتش‌نشانی شماره تلفن آن مرد را به مسئول شیفت آتش‌نشان‌ها داد که بعد از صحبت مشخص شد، این مرد در حوالی سد لتیان خودکشی کرده است. تیم امدادی راهی محل شده و مرد جوان به بیمارستان منتقل شد و از مرگ نجات یافت. هنوز معلوم نیست او با چه انگیزه‌ای دست به خودکشی زده و تحقیقات در این‌ باره ادامه دارد.

جام جم

۰ نظر
Mahdiyar 27