«همنشین خیالی» میتواند به ما تا اندازه قابلتوجهی بیاموزد که کودکان چگونه درمورد روابطشان با دیگران فکر میکنند. یکی از مسائلی که اطلاع پیدا کردن از آن بسیار سخت است این است که کودکان درباره روابط با افراد دیگر چه چیزی را میدانند و چه چیزی را نمیدانند، بهویژه کودکانی که در سنین قبل از مدرسه هستند.
در این سن کمی زمان میبرد تا بچهها خودشان دوست کسی شوند. در این زمان، آنها دوست خیالی برای خود انتخاب میکنند؛ دوستی که برخی والدین نگران وجودش هستند، چرا که فکر میکنند فرزندشان دچار توهم شده است. اما داشتن دوست خیالی در کودک طبیعی است یا غیرطبیعی؟ با دوست خیالی کودک چگونه باید برخورد کرد و چه زمانی باید به این دوستی پایان داده شود؟ این سؤالات و چند پرسش دیگر را با عاطفه کیانینژاد، روانشناس طرح کردهایم.
درباره دوست خیالی کودکتان بدانید
گفتگو درمورد دوست خیالی کودکان به شما کمک میکند تا ارتباط محکمتری با کودکتان برقرار و درعینحال به پرورش قوه تخیل او کمک کنید. علاوهبرآن، دانستن بیشتر در مورد دوست خیالی باعث میشود شما درباره علایق، ترسها و احساسات کودکتان بیشتر بدانید، زیرا علایق یا بیزاریهای کودک با دوست خیالیاش یکسان است. معمولاً این دوستان خیالی ممکن است ویژگی یا استعداد خاصی داشته باشند یا در فعالیتی شرکت کنند که کودکتان درمورد آن کنجکاو است، اما ترس این را دارد که آن کار را انجام دهد. یک قانون کلی این است که هرگز در مورد دوست خیالی کودکتان حرفی نزنید، مگر اینکه او خودش در مورد چنین دوستی صحبت کند.
تخیل بچهها؛ نشانه سلامت روان
کودک از دو تا سهسالگی شرایط ذهنی مناسبی برای رشد و پرورش تخیلش دارد. او در این سن، با تجسم کردنهای پی درپی چنان در خیال خود غرق میشود که تصور میکند هر چیزی را که میبینند واقعی است. تخیل این چنین نشاندهنده هوش بالا، سلامت روان و عادیبودن وضعیت کودک است و والدین نباید از بابت اینکه فرزند خردسالشان با کسی که آنها نمیبینند بازی میکند نگران باشند. ممکن است کودک در ابتدا با عروسک خود حرف بزند. با او گریه کند و با او بخندد. این رفتار در این سنین، یکی از طبیعیترین رفتارهایی است که کودک میتواند از خود نشان دهد.
انتخاب دوست تخیلی با ریشهای از واقعیت
هر قدر کودک بزرگ و بزرگتر میشود، شناخت و درک او از محیط اطرافش بیشتر میشود. کودک در سن پنجسالگی با افزایش دامنه آشناییاش با افراد مختلف شکل دوست تخیلی خود را نیز تغییر میدهد. کودک در این سن، با رفتن به مهدکودک یا دوست شدن با گروه همسالان خود، یکی از آنها را که با او احساس دوستی بیشتری میکند بهعنوان دوست انتخاب میکند. این انتخاب منجر به این میشود که کودک در زمانی که دوست واقعی کنارش نیست، تصور کند که همراه با اوست و به این دلیل، بازیهای خود را در خانه با دوستی که در بیرون از خانه دارد در خیال خود ادامه میدهد. دوست تخیلی در این سن نیز نمیتواند اثر منفیای بر کودک بگذارد بلکه، میتواند منشأ شکلگیری رفتارهای آینده کودک نیز شود.
صدای زنگ خطر
داشتن دوست تخیلی برای کودک ایرادی ندارد به این شرط که این دوستی، با بزرگتر شدن کودک و آشنا شدن او با واقعیتهای پیرامونش کمرنگ و کمرنگتر شود تا اینکه واقعیت جای تخیل را در ذهن او بگیرد. اگر از هفتسالگی به بعد، دوست خیالی در ذهن فرزند، زمان زیادی از او را بگیرد و کودک وقت زیادی را با او بگذراند و این موضوع مانع از تعامل واقعی او با کودکان دیگر شود، این رفتار نگرانکننده است و میتواند ناشی از ضعف کودک در برقراری ارتباط با دیگران، افسردگی و گوشهگیری باشد. در چنین شرایطی والدین باید کودک را زیر نظر روانشناس کودک قرار دهند تا ریشههای این ناتوانی در او شناسایی و برای درمان به موقع کودک اقدام شود.
تقصیرها گردن دوست خیالی
حتماً مشاهده کردهاید، کودک خطایی را مرتکب شده است. او برای فرار از تنبیه احتمالی، میکوشد با دروغ گفتن به والدین خود عامل خطا را دوست خیالی خویش معرفی کند و مدعی میشود که دوستش به او گفته است که آن کار اشتباه را انجام دهد. تا این جای کار ایرادی ندارد اما، والدین نباید این موضوع و توجیه را جدی بگیرند. آنها باید مدعای کودک خود را شنیده و به کودک بگویند که اگر دوستش گفته است که آن کار اشتباه را انجام دهد، چرا او این کار را کرده است؟ والدین در چنین شرایطی هرگز نباید به دوست خیالی فرزند خود توهین کنند بلکه، باید کودک را هدف سؤال خود قرار داده تا کودک به آن سؤال جواب دهد و خود را در مقام پاسخگویی ببیند.
دروازه ورود به تعاملات جدید
بچه از دوست خود جدا نمیشود. او همیشه بهدنبال درونی کردن این دوستی است. شاید سؤال کنید که دوست خیالی چه کمکی به فرزند میکند و آیا وجودش میتواند مفید باشد؟ جواب سؤال شما مثبت است. کودک با کمک دوست خیالی خود برخی رفتارهای اجتماعی را یاد میگیرد. او با تقویت مهارتهای زندگی و فردی در خود با دنیای بیرون ارتباط برقرار میکند و میتواند با تعاملی که با دوست خیالیاش داشته است، برخی واقعیتها را برای خود عینیت ببخشد. تعامل بچهها با دوست خیالی مانند دندان درآوردن در نوزادان است. بدون وجود دوست خیالی، بچهها مهارت ارتباط برقرار کردن با دیگران و ورود به دنیای واقعی را یاد نمیگیرند. بنابراین، میتوان مدعی شد که دروازه ورود به تعاملات جدید از مسیر دوست خیالی بچهها میگذرد.
مشروعیت ندهید
پدر و مادر نباید با دوست خیالی مانند دوست واقعی برخورد کنند. اگر دوست خیالی را تنبیه کنیم بچه یاد میگیرد که مسئولیت اعمال خود را به دوش دوست خیالیاش بیندازد. اینکه بچه این کار را میکند نشانه هوش اوست. نگذارید کودک از این حربه برای فرار از مسئولیتی که برعهده دارد استفاده کند. اگر شما دست به تنبیه دوست خیالی کودکتان بزنید، کودک حس میکند که میتواند مسئولیت هر اشتباهی را که انجام میدهد بدون نگرانی به گردن کس دیگری بیندازد. این رویه میتواند در آینده منجر به کاهش حس مسئولیتپذیری، تعهد و پاسخگویی در فرد شده و عواقب جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
مسخره نکنید
پدر و مادر در سنی که بچه تخیل قوی دارد نباید هرگز دست به مسخره کردن دوست خیالی فرزند خود بزنند. ممکن است والدین از فرزند بخواهند که کنار آنها بنشیند، اما کودک بگوید که در حال بازی کردن با دوستش است. در این شرایط نباید بگویید کسی را نمیبینیم و کودکتان را مورد سرزنش قرار دهید. این کار شما میتواند منجر به از بین رفتن احساس اعتماد به نفس در کودک شده و او را از شما بیزار کند. این را بدانید که شما جای کودک نیستید. تلاش نکنید برای رد کردن برخی بدیهیات مانند دوست خیالی فرزندتان که شاید خوشایندتان نباشد، بهانه پیدا کنید.
تلاش برای متعادلسازی
اگر میخواهیم مسئله دوست خیالی در حد تعادل باشد باید زمینهای را فراهم کنیم که بچه با همسن و سالان خود در ارتباط روزانه و رومزه باشد. تلفن زدن، شرکت در کلاسهای مختلف فرهنگی و هنری میتواند دراین زمینه کمک کند. حضور در مدرسه فرصت لازم و کافی را برای دوستیابی بچهها و بازی کردن آنها ایجاد نمیکند. باید شرایطی برای دوستیابی و بازیکردن بچهها با گروه همسالان ایجاد کرد تا آنها حد تعادلی میان دوست واقعی و تخیلی خود پیدا کنند.
کودک در سن پنجسالگی با افزایش دامنه آشناییاش با افراد مختلف شکل دوست تخیلی خود را نیز تغییر میدهد. کودک در این سن، با رفتن به مهدکودک یا دوست شدن با گروه همسالان خود، یکی از آنها را که با او احساس دوستی بیشتری میکند بهعنوان دوست انتخاب میکند. این انتخاب منجر به این میشود که کودک در زمانی که دوست واقعی کنارش نیست، تصور کند که همراه با اوست و به این دلیل، بازیهای خود را در خانه با دوستی که در بیرون از خانه دارد در خیال خود ادامه میدهد.