روز ششم فوریه، روز بین المللی جلوگیری از ختنه دختران است. بر اساس گزارش آژانس کودکان سازمان ملل (یونیسف) در سال ۲۰۱۶، دست کم ۲۰۰ میلیون زن و دختر در جهان تحت عمل ختنه قرار گرفتهاند که نیمی از آنها در کشورهای مصر، اتیوپی و اندونزی هستند. در کشور ما نیز در برخی مناطق همچنان سنت ختنه دختران قربانی میگیرد.
شادی مکی: سنت ختنه زنان به هزارهای قبل بازمیگردد؛ حتی پیش از پیدایش ادیان توحیدی. این محصول سیاه اجتماعی در واقع پاسخی بود به نیازهای جامعهای مردسالار که در آن زنان وسیلهای بودند برای برآورده کردن خواستهها و مطالبات مردان. این موضوع به تدریج به یک سنت در برخی مناطق تبدیل شد و بیش از پیش زنان را گرفتار خود کرد و به همین دلیل به عنوان امری ضد انسانی در نظر گرفته میشود؛ موضوعی که سلامت جسمی و روانی زن و حتی زندگی خانوادگی او را به مخاطره میاندازد.
این سنت در کشور ما نیز تا دهههای پیش رواج داشته است. خاستگاه این سنت در ایران مناطقی از جنوب و غرب کشور است. اما اکنون میزان قربانیان ختنه زنان در کشور ما نیز رو به کاهش گذاشته است. هرچند قربانیان آن هنوز هم در چنبره مشکلات ناشی از نقص عضو جنسی گرفتارند و این سنت همچنان در برخی از مناطق ادامه داشته و قانونی هم برای ریشهکنی آن وجود ندارد.
روایت هنار: آن پیرزن با چاقو آمد
هنار (انار) یکی از قربانیان ختنه زنان در کشور است که ماجرای ختنه شدنش را با درد و بغض برای ما تعریف میکند:« با دوستم مشغول بازی در کوچه بودیم حضور غریبهای در کوچه توجهمان را جلب کرد. وقتی نزدیک شد پیرزنی را دیدیم که با چادری سیاه به کمر و چاقویی به سمت ما میآید. خیلی ترسیدیم پا به فرار گذاشتیم و به خانه دوستم پناه بردیم. اصلا نمیدانستم آن پیرزن قرار است چه تاثیری در زندگی من داشته باشد.»
او ادامه میدهد: «چند دقیقه بعد از آن فرار ٰ مامانم آمد دنبالم و رفتیم خانه. چند تا از زنان همسایه و مادربزرگم آنجا بودند من را خواباندند. دست و پایم را گرفتند. بعد همان پیرزن چاقو به دست را دیدم که به سمت من آمد و چاقویش را به سمت پاهای من آورد. دیگر چیزی نفهمیدم از درد بیهوش شدم.» به اینجا که میرسد سکوت میکند و تنها صدای هقهق گریهاش به گوش میرسد.
زن جوان کمی نفس میکشد و اضافه میکند: «دوستی که آن روز با من بود شانس آورد. مادرش ترک زبان بود و چنین سنتی نداشتند به همین دلیل هم مادرش نگذاشت با او چنین کاری کنند. در حالیکه مادربزرگ (مادر پدرش) همین دوستم از زنانی بود که این بلا را سر من آوردند.» هنار این جملات آخر را در حالی میگوید که صدایش از شدت اندوه و بغض به لرزه افتاده است.
کودک ۵ ساله آن روزها از لحظات بعد از به هوش آمدن تنها و تنها دردی جانکاه را به یاد میآورد. این خاطره دردناک را همیشه با خود به همراه دارد، اما تا ۱۲ سالگی نمیداند که چه بر سرش آمده و آن روز چه اتفاقی برایش افتاده است تا اینکه یک روز در یک دورهمی دخترانه در کنار دخترعموها و دخترعمههایی که تقریبا همسن و سالش هستند متوجه میشود که ختنه شده است؛ اتفاقی که برای سایر دختران آن جمع هم رخ داده بود.
او تعریف میکند: «با وجود آنکه فهمیدم ختنه شدهام، تا سالهای ورود به دانشگاه معنی آن را نمیدانستم تا اینکه روزی یکی از دوستان دانشگاهی درباره رواج ختنه زنان در منطقهمان از من سوال کرد. به او گفتم که خودم هم ختنه شدهام، اما نمیدانستم چرا. راستش حتی دختران فامیل هم نمیدانستند که به چه علت ختنه شدهاند. دوستم که ماجرا را فهمید برایم توضیح داد که ختنه شدن چیست و چه تبعاتی دارد و من تازه آن زمان فهمیدم چه برسرم آمده است. تا آن زمان خاطره دردناکش را داشتم، اما زیاد برایم مهم بود. اما بعد از آن روز درباره این موضوع تحقیق کردم.» بازهم صدایش میلرزد، و سعی میکند با سرفه کردن گریهاش را مخفی کند.
هنار میگوید: «آنهایی که از من کوچکتر هستند ختنه نشدهاند. در واقع دوران کودکی من دوران گذار بوده است. گذار از انجام ختنه زنان به سوی ترک این سنت غلط. مثلا خواهر من که ۴ سال از من کوچکتر است ختنه نشده چرا که مادرم نتوانست در آن زمان کسی را پیدا کند که این کار را انجام دهد. خواهرم شانس آورد و به درد من مبتلا نشد.»
هنار تاکید میکند: «این کار را زنان در خفا انجام میدادند. نظر مردان با زنان در این باره فرق داشت. مثلا بابای من تا مدتها نمیدانست با من چه کردهاند. او موافق چنین کاری نبود حتی وقتی فهمید با مادرم دعوا کرد. اما زنانی که با سنتهای قدیمی روستایی بزرگ شده بودند به ویژه پیرزنان طایفه این کار را جزو افتخارات خود میدانستند.»
بیشتر بخوانید: تاثیرات سیب بر افراد دیبابتی
مادر و مادربزرگهای هنار همگی با رنج ختنه شدن آشنا بودند، اما این کار را سنتی میدانستند که به مدد آن بکارت و پاکدامنی دختر را تا زمان ازدواجش با کشتن میل جنسی در او حفظ کنند. جملاتی که هنار بارها و بارها از زبان زنان بزرگتر میشنود و افسوس میخورد.
او عنوان میکند: «اگر چه این عمل در زندگی زناشویی آنها خود را نشان میدهد، اما آنها آنقدر به حفظ بکارت اهمیت میدادند که درباره تبعات منفی چنین کاری فکر نمیکردند برای آنها تنها حفظ باکرگی مهم بود و به این موضوع افتخار میکردند.»
هنار از ترسهای دختران ختنه شده برایم تعریف میکند؛ از ریش شدن دلهایشان وقتی درباره نقص عضو تناسلی صحبت میکنند؛ از احساس بدی که از دیدن عضو ناقص شده در برهنگی آینه دارند. آنها هنوز هم درباره این بلای روحسوز در گوش یکدیگر نجوا میکنند در حالیکه از ابراز آن با صدای بلند میهراسند.
هنار میگوید: «یکی از دختران تعریف میکرد که او را کاملا ناقص کردهاند و او دیگر در آن ناحیه هیچ حسی ندارد. خندهای تلخ میکند و ادامه میدهد: اینکه میزان نقصی که در تو ایجاد شده چه قدر باشد کاملا بستگی به نوع ختنه و فرد ختان (ختنه کننده) دارد. برای بعضیها نقض عضو از بیرون هم مشخص است؛ و بخشی از عضو تناسلی کاملا بریده شده است.»
وقتی آگاهی، پشیمانی میآورد
این بانوی جوان نگران است از سلامتش، از اینکه میزان صدمه وارده به او چه میزان است. او میهراسد از اینکه نتواند در آینده زندگی زناشویی خوبی داشته باشد و شریک زندگی آیندهاش هم مانند خود او قربانی یک سنت دیوانهوار شود. او بارها تصمیم میگیرد به متخصص مراجعه کند، اما هربار منصرف میشود، زیرا میترسد خبری بدتر از کابوسهای هر لحظهاش به او داده شود. او توضیح میدهد: «میترسم ختنهای که شدم از نوع دوم باشد. البته نوع اول و دوم خفیفتر است و آسیب آن کمتر.»
هنار از شرایط جنسی خود با خبر نیست میداند که چنین میلی در وجودش هست، اما نمیداند که میزان آن طبیعی است یا نه، اما یک چیز را میداند اینکه اگر برود دکتر و متوجه شود که اوضاعش بد است خواستگارش را که برایش مطلوب هم هست رد میکند، زیرا خوشبخت شدن او هم برایش مهم است.
او ۲ خواهر کوچکتر دارد متولد ۷۱ و ۸۳ که هیچیک ختنه نشدهاند. مادر هم دیگر به دنبال ختنه کردن دخترانش نیست و از آنچه بر سر دختر بزرگش آورده پشیمان است. زیرا امروز به مدد آگاهیها و اطلاعرسانیهایی که انجام شده است برخلاف آن زمان که ۲۵ سال بیشتر نداشت درباره عواقب ناگوار ختنه در زنان میداند. هنار با مادرش درباره آنچه بر سرش آورده است صحبت نمیکند تا نمک بر زخم مادر نپاشد.
سالها درس خواندن، حضور در دانشگاه و آموختن ادبیات انگلیسی و آشنا شدن با جهانی دیگر، کار در اجتماع، و تدریس زبان هیچیک از این موارد نتوانستهاند هراس او را از بین ببرد. وی میگوید: «تا جایی که میدانم امروز دیگر خانوادهها این کار را نمیکنند چه در روستاها و چه در شهر یا اینکه میزان این عمل به شدت کاهش داشته است که دیگر به گوش ما نمیرسد. اما ما که گرفتار شدیم آیندهمان چه میشود. زندگی زناشویی مادرم، دخترعموهایم و سایر زنانی که میشناسم و ختنه شدهاند تا آنجا که من میبینم سرد و ناموفق است.»
هنار دختر جسوری که حاضر شد از تجربه تلخش بگوید امروز در آستانه ۳۱ سالگی ترس از ازدواج، هراس از پیرزنان، واهمه از شکست در زندگی زناشویی و خاطره دردناک آن روز و... را مانند کولهباری از گناه بر دوش خود حمل میکند کولهباری سنگین تنها برای پافشاری مادرش بر انجام یک سنت نفرین شده است.
منع ختنه زنان در اولویت نیست
کامیل احمدی پژوهشگر حوزه آسیبهای اجتماعی میگوید: زوایای پنهان و آشکار ختنه زنان در ایران چندان مشخص نیست، زیرا از یکسو پژوهشگران تحقیق در این حوزه را کمتر مورد توجه قرار داده و از سوی دیگر نهادهای مسئول و متولی مانند وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و خانههای بهداشت مستقر در روستاها که بر گرفته از تجربیات جهانی متولیان اصلی پیگیری و رسیدگی به چنین موضوعاتی هستند به این موضوع توجه چندانی نکرده و این موضوع در اولویت سیاستگذاریهای سازمانهای دولتی مرتبط قرار نگرفته است.
او با بیان اینکه ختنه زنان موضوعی پنهانی است که از نظر سنتی یک قبح فرهنگی و تابو نیز به همراه دارد، ادامه میدهد: این موضوع باعث میشود که ما نتوانیم به خوبی درباره آنچه در عمل رخ میدهد اظهار نظر کنیم و آنچه میگوییم براساس مطالعاتی محدودی است که انجام شده از جمله مطالعاتی که بنده در طول سالهای ۸۸ تا ۹۲ در ۴ استان کردستان ایران، مناطق کردنشین آذربایجان غربی، استان کرمانشاه و استان هرمزگان در جنوب کشور انجام دادهام.
این مردم شناس با یادآوری اینکه آمار ختنه دختربچهها در زمانی که من درخصوص این موضوع مطالعه میکردم بسیار بیشتر از حال حاضر بود، اظهار میکند: آمار ختنه زنان در آن زمان در قالب کتاب و فیلمی مستند با عنوان «به نام سنت» چاپ و منتشر شد. در آن زمان تعدادی از روستاها را به صورت پایلوت انتخاب کرده، آمار ختنه در آنها را مشخص کرده و مداخله میدانی همراه با آموزش نیز انجام دادیم. چند سال بعد این وضعیت ختنه زنان در این مناطق را دوباره مورد بررسی قرار داده و تاثیر کار را ارزیابی کردیم و متوجه شدیم که آمار ختنه زنان در این مناطق تا ۳۵ درصد کاهش یافته بود که علت آن آموزش چهره به چهره و مستقیمی انجام شده در آن مناطق بود.
احمدی با تاکید بر ضرورت آموزش در زمینه تبعات ختنه زنان عنوان میکند: اگر دستگاههای متولی آموزش کافی و مطالعات میدانی و اگاهی رسانی داشته باشند با افراد درگیر و مناطق ختنهخیز میتواند به کاهش و در نهایت اتمام این سنت آسیبزا کمک کند.
کاهش چشمگیر ختنه زنان در کشور
او خاطرنشان میکند: خبر خوب آنکه ختنه زنان در ایران کاهش چشمگیری یافته است. این موضوع دلایلی دارد از جمله آموزشهای محدود انجام شده، تغییر نگرش مردم نسبت به این موضوع به دلیل افزاش سطح آگاهی و اطلاعرسانی و دسترسی مردم به شبکههای مجازی، پیری و مرگ ختانها و دایههایی که این کار را انجام میدادند و فقدان جایگزین برای آنها و مهاجرت روستائیان به شهرها به این معنا که این مساله در جوامع روستایی رواج نداشته و بیشتر مرتبط با مناطق روستایی است. همه این موادر در کنار یکدیگر نقش اساسی در کاهش ختنه زنان داشته است.
این پژوهشگر اجتماعی میگوید: مناطقی که ختنه زنان به صورت محدود و پراکنده در آنها انجام میشود شامل مناطقی از اورامانات و برخی روستاهای استانهای کردستان و کرمانشاه است که همچنان در برابر منع ختنه زنان مقاومت میکنند، همچنین بالاترین آمار ختنه زنان در حال حاضر مرتبط به جنوب ایران در استان هرمزگان است. جزیره قشم در راس این پدیده قرار داشته، اما در برخی ازمناطق بندر چارک، بندر پهل، آفتاب و برخی از روستاهای میناب نیز این سنت انجام میشود. مناطق جنوبی به دلیل نوع بافت سنتی، اعتقادات مذهبی نسبت به انجام این عمل و حمایت رهبران اجتماعی محلی همچنان در صدر انجام این عمل قرار دارند.
وی تصریح میکند: ایران هنوز روی نقشه FGM یا نقشه ختنه زنان در جهان که از سوی یونیسف تهیه شده است، قرار نگرفته است. در این نقشه ۲۹ کشور جهان که ختنه زنان در آنها با درست بالا انجام میشود مشخص شدهاند، اما ایران هنوز به این نقشه اضافه نشده است، زیرا به اعتقاد یونیسف آمار ختنه زنان در ایران بسیار پایین است.
احمدی میافزاید: در جهان و سازمان ملل این دیدگاه وجود دارد که ختنه زنان بیشتر یک سنت آفریقایی است و کشورهایی مانند ایران، عراق، عمان و یمن در خاومیانه و اندونزی و فیلپین در اسیا هنوز به علت عدم قابلیت به نقشه جهانی FGM توسط یونیسف اضافه نشدهاند.
وی با تاکید براینکه دلایل ختنه زنان از منطقهای به منطقه دیگر در سطح جهان متفاوت است، اظهار میکند: یکی از این دلایل اصلی تاکید ادیان مختلف به انجام این عمل است، البته این عمل تنها میان جوامع مسلمان رایج نیست و ادیان محلی آفریقایی و حتی برخی طوایف یهودی قاره آفریقا نیز صدق میکند. نشانههایی از این موضوع را میتوان در اجساد مومیایی شده در مصر باستان نیز مشاهده کرد.
نقص عضو و ختنه دختران برای کاهش میل جنسی زن
این پژوهشگر اجتماعی اضافه میکند: در دیدگاه کلی ختنه زنان همواره با این تصور انجام شده است که این عمل به کاهش میل جنسی در زنان میانجامد. همچنین در برخی مناطق ایران این خرافه وجود دارد که برخی پیامبران دخترانشان را ختنه کردهاند و آنها نیز باید چنین کنند. آب نوشیدن و پخت غذا توسط دختر ختنه نکرده حلال نیست.
احمدی میگوید: دختر ختنه نشده نمیتواند به خانه بخت برود یا وارد کلاسهای مذهبی شود. یعنی این اعتقاد در واقع نوعی تطهیر بدن زن است. در برخی روستاها معتقدند که ختنه باعث خارج شدن خون کثیف از بدن دختربچهها شده و از ابتلای او به بیماریهای خونی پیشگیری میکند. همچنین از نظر برخی دختر ختنه شده سر به زیرتر و آرامتر بوده و احتمال ورود وی به روابط قبل از ازدواج که بعدها باعث آبروریزی شود از بین میرود.
او میگوید: در برخی جوامع آفریقایی ختنه دختران در سنین پایان کودکی و ورود فرد به بزرگسالی انجام میشود. این درحالیست که در مناطق کردنشین معمولا این عمل ازسن ۲ تا ۶ سالگی یعنی در خردسالی انجام میشود. اما در هرمزگان از بدو تولد تا حدود ۲ و ۳ سالگی این عمل انجام میشود.
احمدی با بیان اینکه برخی از این کودکان دختر در شرایطی ختنه میشوند که ختانهای محلی بدون استفاده از بیحسی و مواد ضدعفونی کننده و بهداشتی دست به این عمل میزنند آنهم با تیغ ریشترشی مردانه یا چاقویی تیز، اظهار میکند: شوک انجام این عمل روی ذهن و روان این افراد تاثیری منفی و ماندگار میگذارد و این موضوع در روابط آنها بعد از ازدواج و زمانی که وارد رابطه جنسی میشوند بیشتر نمایان میشود.
او تاکید میکند: کاهش میل جنسی زن در اثر بریده شدن یا آسیب وارد کردن به ناحیهای در دستگاه تناسلی زنان به نام کلیتوریس رخ میدهد. این ناحیه پیش از این عمل دارای صدها یا هزاران عصب حساس است که برای آمادهسازی بدن زن در راستای انجام عمل جنسی بسیار مهم است وقتی عمل ختنه انجام میشود مرحله آمادهسازی بدن زن مختل میشود که باعث عدم رضایت جنسی و سرکوب لذت جنسی آنان در زندگی زناشویی میشود. این موضوع نیز باعث ایجاد مشکلات زیادی برای زنان و وبرانی زندگی خانوادگی آنها و حتی مواردی مانند طلاق و چند همسری میشود.
این پژوهشگر آسیبهای اجتماعی خاطرنشان میکند: در حین و بعد از انجام عمل هم بسته به نوع و عمق برش دستگاه تناسلی عفونتهای در بدن کودک رخ داده و درد و سوزش بسیار در این کودکان ایجاد میشود. از آنجاییکه این عمل با سرعت و مخفیانه در پستوی خانهها و به صورت فلهای انجام میشود مراقبتهای پزشکی در این موارد انجام نمیشود؛ لذا جان و بهداشت این کودکان هم به خطر میافتد.
احمدی تصریح میکند: با وجود تلاشهایی که از سوی معدود افراد فعال در این حوزه صورت گرفته است، اما هنوز ممانعت از این عمل در اولویتهای قانونگذاری و سیاستگذاری قرار نگرفته است. قانون مرتبط با ختنه از آموزش تا منع آن را نداریم. از آنجاییکه این موضوع در قانون مطرح نشده است نمیتوان آن را مورد پیگیری حقوقی قرار داد. این درحالی است علت کاهش آمار ختنه دختران در سطح جهان وجود پروژههای تحقیقاتی، حمایتی، اموزش و قوانینی بازدارنده در این زمینه است. به بیان دیگردر این کشورها در زمینه آموزش و ریشه کنی آن پروژهای ملی وجود دارد.
وی تاکید میکند: آنچه در ایران درباره ختنه زنان وجود دارد یک موضع پنهان و آشکار است به این معنا که برخی جاها توسط مسئولین تایید ضمنی نسبت به این موضوع وجود داشته است.
احمدی میافزاید: از ده سال پیش که تحقیقات در این حوزه را شروع کردم خوشبختانه گزارشی از مرگ و میر در این حوزه نداشتهایم. زیرا ختنه زنان ۴ نوع است که در ایران نوع یک آن که ضعیفترین نوع ختنه در جهان است رواج دارد به همین دلیل با مصادیق مرگ مواجه نبودهایم، اما عفونتهای شدید به وفور دیده میشود؛ که دلیل آن هم شرایط غیربهداشتی، غیر قانونی و زیرزمینی انجام عمل است.
وی تاکید میکند:سنتها زیبا و فرهنگها قابل احترام هستنند. ابتدا باید سنتهای آسیبزا اصلاح شوند. به وسیله بسترسازی فرهنگی، درک درست و صحیح سنتها و قومیتهاست که میتوان در دراز مدت برخی از سنتهای آسیبزا را ابتدا تعدیل، و اصلاح و سپس قوانین مرتبط با آن را وضع کرد.
منبع: رویداد 24
بیشتر بخوانید: آشنایی با خواص زردچوبه برای لاغری