این پست را از یادآوری یکی از اپیزودهای سریال بریکینگ بد، شروع میکنیم، جایی که جسی پینکن ماموریت یافته بود که با قرار دادن یک جسد در یک بشکه پلاستیکی و ریختن اسید هیدروفلوریک، از شر جسد خلاص شود. اما او اشتباه کوچکی کرد و جسد را در وان حمام قرار داد. در نتیجه وان، تحت تاثیر اسید ذوب شد و بسیار فراتر از آن کف حمام هم فرو ریخت و اسید و بقایای آن به طبقه زیرین ریختند!
ولی در مقام اول، اسید هیدروفلوریک نمیتواند تنها در عرض یک شب، یک جسد را به صورت کامل حل کند و آنقدر هم قدرت ندارد که به یک باره کف و سقف یک واحد مسکونی را سوراخ کند.
اما شیوههای عجیب و وحشتناک خلاص شدن از شر اجساد، منحصر به تلویزیون و سینما نیست و جالب است بدانید که مافیای سیسیل از شیوههایی به نام lupara bianca برای از بین بردن جسدها استفاده میکند. این اصطلاح کل شیوههای سر به نیست کردن جسدها را در برمیگیرد که شامل انداختن جسد در بتن شالوده ساختمانهای در حال احداث، انداختن در دریا و دفن کردن در مناطق دورافتاده هم میشود.
اما خارج از دنیای جرم و جنایت، در کشورهایی که از لحاظ مذهبی و باورهای عامه، از شیوه تدفین همگانی استفاده نمیکنند، اصلا صنایعی به نام صنایع مرگ داریم.
سوزاندن جسد در کورههای مخصوص که قدمتی بسیار طولانی دارد. اما مدتی هم هست که شیوه هیدرولیز قلیایی در حال مطرح کردن خود است. فناوری هیدرولیز قلیایی در این سالها توسعه یافته.
هدف این شیوه این است که روند طبیعی پوسیدن جسدها، تسریع شود و بدون متصاعد شدن گازهای ناشی از سوزاندن، جسد به خاکستر و مایع متشکل از مواد آلی تبدیل شود.
این شیوه البته در ۳۰ ایالت آمریکا مجوز قانونی ندارد. نخستین بار شخصی به نام Amos Herbert Hobson در سال ۱۸۸۸ از این شیوه برای جسد حیوانات استفاده کرد.
در این شیوه جسد در محفظهای که حاوی آب و مواد قلیایی است، قرار داده میشود. سپس محفظه گرم میشود و دوران داده میشود.
حتی نیازی به برداشتن مفاصل مصنوعی و ضربانسازهای شخص فوت شده نیست. در سوزاندن اجساد گاهی لازم میشود که این قسمتها از پیکر متوفی جدا شوند!
تنها معضل این شیوه، مایع حاصله است. در حالی که میشود این مایع را فیلتر کرد تا بعد به صورت یک مایع، شبیه مایع فاضلاب بیمارستانی دفع شود یا اینکه میتوان آن را برای حاصلخیر کردن خاک استفاده کرد، یک بلتکلیفی نسبی در این زمینه وجود دارد و شاید علت مقبول نشدن همگانی هیدرولیز قلیایی همین باشد.
منبع: یک پزشک