ادامه‌ی زندگی بدون مریم به حدی برای میرزا دردآور و غیر قابل تصور می‌شود که چاره‌ای جز جنون نمی‌یابد. میرزا با دلی شکسته جلّای شهر و خانواده می‌کند و، چون جغد شومی به مدت ۴۰ سال به تنهایی در ارگ مخروبه شهر طبس ماوا می‌گزیند. مردم وی را دیوانه می‌پندارند و دست به آزار و اذیتش می‌برند.
 

بیرون کشیدن پیکر سیدعلی میرزا پس از ۲۴ سال از زیر خرابه‌های ارگ

سید علی میرزا اهل طبس در ایام جوانی اش عاشق دختری به نام مریم می‌شود. اما خانواده سید علی میرزا با وصلت وی با مریم شدیدا مخالفت می‌کنند و زندگی را برای میرزا، پوچ و بی معنی می‌کنند.


مریم نیز که از میرزا ناامید می‌شود بر حسب اجبار با مرد دیگری ازدواج می‌کند و ‏زندگی میرزا را به یاَس مطلق مبدل می‌کند.

ادامه‌ی زندگی بدون مریم به حدی برای میرزا دردآور و غیر قابل تصور می‌شود که چاره‌ای جز جنون نمی‌یابد.

بیرون کشیدن پیکر میرزا پس از ۲۴ سال از زیر خرابه‌های ارگ

میرزا با دلی شکسته جلّای شهر و خانواده می‌کند و، چون جغد شومی به مدت ۴۰ سال به تنهایی در ارگ مخروبه شهر طبس ماوا می‌گزیند. مردم وی را دیوانه می‌پندارند و دست به آزار و اذیتش می‌برند.


در سال ۱۳۵۱ زندگی عجیب سید علی میرزا توسط پرویز کیمیاوی جلوی دوربین برده می‌شود و فیلم کوتاه "پ مثل پلیکان" از آن ساخته می‌شود.

بیرون کشیدن پیکر سیدعلی میرزا پس از ۲۴ سال از زیر خرابه‌های ارگ

سید علی میرزا در زلزله سهمگین ۷/۸ ریشتری طبس مفقود می‌شود و کسی خبری از وی پیدا نمی‌کند که چه بر سرش آمد. ‏اما این پایان کار سید علی میرزا نبود! ۲۴ سال بعد در حین خاک برداری ارگ طبس، کارگران با پیکر تقریبا سالم پیرمردی مواجهه شدند! که متوجه شدند جنازه متعلق به کسی نیست جز سید علی میرزای مجنون که ۴۶ سال از حیات و ۲۴ سال از مرگش را نیز در خرابه‌های ارگ طبس گذارنده و همچنان که زندگی اش سوژه دوربین کارگردانان شده بود مرگ منحصر به فردش نیز مجددا سوژه دوربین‌های خبری می‌شود.

بیرون کشیدن پیکر میرزا پس از ۲۴ سال از زیر خرابه‌های ارگ

بنا به درخواست اهالی طبس پیکر سید علی میرزا طی یک تشییع با شکوه در همان ارگ طبس به خاک سپرده شد تا برای ابد در خرابه‌ی محبوبش آرام گیرد.