اولین توصیه‌ای که می‌کنم؛ قبل از این که با کسی که آزارش دادید تماس بگیرید، کمی جستجو کنید و یاد بگیرید. لااقل با یک خبره‌ی کار مشورت کنید و بپرسید که چه باید بکنید و چه نباید. خیلی از مردان سراغ وکیل می‌روند؛ حتی در انتخاب کلماتی که در نامه به آزاردیده می‌خواهند بنویسند دقت می‌کنند تا مبادا دم به تله بدهند و چیزی بنویسند ...
 

شما هم یکی از مردانی هستید که جایی در زندگی به زنی آزار یا تعرض و خشونت جنسی رساندید؟ حالا می‌خواهید ابراز پشیمانی کنید و از زنی که آزارش دادید عذر بخواهید؟ چه‌طور؟

متاسفانه اغلب مردانی که آزار رسانده‌اند به صرافت عذرخواهی نمی‌افتند. یا از بیخ کتمان می‌کنند که مرتکب خطا شده‌اند، یا اصلا به روی مبارک‌شان نمی‌آورند، یا غرورشان اجازه نمی‌دهد، و یا همه‌چیز را به گردن همه چیز می‌اندازند – تقصیر خود آزاردیده بود، خودش پا داد، دست قضا و قدر، عرف و فرهنگ زمانه، تربیت و مدرسه و همپالگی‌ها ، اثرات الکل و ... . اما آن‌هایی که به فکر ابراز ندامت و التیام این زخم می‌افتند، چه باید کنند تا بیش از این شر نرسانند؟

اولین توصیه‌ای که می‌کنم؛ قبل از این که با کسی که آزارش دادید تماس بگیرید، کمی جستجو کنید و یاد بگیرید. لااقل با یک خبره‌ی کار (نظیر روانشناس، روانپزشک، متخصص مسایل جنسیت، یا حتی یک رفیق باشعور) مشورت کنید و بپرسید که چه باید بکنید و چه نباید. خیلی از مردان(به‌ویژه وقتی دست‌شان به جیب‌شان می‌رسد) سراغ وکیل می‌روند؛ حتی در انتخاب کلماتی که در نامه به آزاردیده می‌خواهند بنویسند دقت می‌کنند تا مبادا دم به تله بدهند و چیزی بنویسند یا بگویند که علیه خودشان استفاده شود. اما دریغ از این که از کسی راهنمایی بگیرند تا مواظب باشند نمک به زخمی که خود مسبب‌‌اش بودند نپاشند و درد و رنج آزارادیده را اضافه نکنند. آن‌ها بیش‌تر نگران خودشان هستند تا نگران آزاردیده.

 آداب عذرخواهی بابت آزار جنسی

 

بقیه‌ی این توصیه‌ها را به نقل از مقاله‌ی خانم دکتر لورا گاتلیب، روانپزشک، در مجله‌ی آتلانتیک، می‌نویسیم: خیلی فرق هست میان آن‌چه شما – برای خاطر خودتان – دنبالش هستید و آن‌چه احتمالا زن آزاردیده به دنبالش است. این که شما چه می‌خواهید با آن چه او می‌خواهد فرق دارد. تکلیف‌تان را با خودتان روشن کنید. بیشتر به فکر خودتان هستید یا به فکر او؟ می‌خواهید از ترس و نگرانی خودتان بکاهید یا از درد و رنج او؟ می‌خواهید عذرخواهی کنید تا عذاب وجدان نداشته باشید؟ می‌خواهید پیش‌دستی کنید و ماجرا را فیصله دهید تا خیال خودتان راحت شود مبادا رسوای عام و خاص شوید؟ از سر خودخواهی دنبال ابراز پشیمانی هستید تا قال قضیه کنده شود و پرونده مختومه شود و شب آسوده بخوابید؟ یا واقعا – این تن بمیرد! – دغدغه‌تان این است که از رنج آزاردیده بکاهید؟ این که شما چه نیاز دارید با آن‌چه او نیاز دارد فرق دارد؛ این نکته را باید بفهمید.پ

قبل از این که سراغ آزاردیده بروید و با او تماس بگیرید (چه کتبی، چه صوتی، و چه حضوری) از خودتان بپرسید که اگر یک‌باره جلویش سبز شوید به او چه حالی ممکن است دست بدهد. ممکن است حال آزاردیده از ظاهر شدن شما بد شود و زخم‌هایش – ترومایی که شما به او وارد کردید – سر باز کند. به حریم او و تصمیم او احترام بگذارید. اگر نخواست جواب شما را بدهد و مکالمه کند اصرار نکنید. موی دماغش نشوید. از در راه‌تان نداد از پنجره وارد نشوید. دوره نیفتید و سراغ دوستان و اطرافیانش نروید تا به هر قیمتی او مجبور شود با شما روبرو شود. به زور به او آزار رساندید، حالا هم به زور می‌خواهید ... . خب، اگر هنوز در کار زور زدن هستید، معلوم است که هنوز اصلا متنبه نشده‌اید.

ممکن است که آزاردیده آماده‌ی شنیدن عذرخواهی شما باشد. عذرخواهی شما می‌تواند برای او نشانه‌ی این باشد که شما می‌پذیرید آزار رساندید و گردن می‌گیرید. عذرخواهی شما می‌تواند به ترمیم کرامت انسانی‌اش کمک کند. (اغلب کسانی که آزار جنسی دیده‌اند احساس می‌کنند که کرامت‌ انسانی‌شان خدشه‌دار شده، و متجاوز/آزاردهنده با آن‌ها رفتاری غیرانسانی کرده است، رفتاری که با یک تکه‌ گوشت بدون روان و عاطفه هم نمی‌کنند.) با عذرخواهی شما او ممکن است احساس کند که بالاخره «می‌بینید» چه درد و زجری کشیده و می‌کشد. (تاکید کنم، شما هیچ‌وقت درد و زجرش را «نمی‌فهمید»، خیلی هنر کنید فقط «می‌بینید» و متوجه می‌شوید که درد و زجر می‌کشد.)

خوب فکر کنید که چطور می‌خواهید پوزش بطلبید. باید طوری عذرخواهی‌تان را بیان کنید که چنین برداشت نشود که از آزاردیده خواسته و انتظاری دارید – مثلا انتظار بخشش، انتظار حلالیت، انتظار این که خیال‌تان را راحت کند که کاری به کارتان ندارد و قول دهد که پیگیر نشود، انتظار این که این پرونده‌ی باز را ببندیم و هر کس برود پی کار خودش. اگر عذرخواهی می‌کنید به قصد این‌که مشکل خودتان را حل کنید، بدتر دارید آسیبی روی آسیب قبلی اضافه می‌کنید.

مهم است که مسئولیت کارتان را کامل به عهده بگیرید؛ یعنی باید یک عذرخواهی شفاف، بی اما و اگر، و بی چون و چرا بکنید، که واقعا و صادقانه و از ته دل و بی‌هیچ چشمداشت و طمعی پشیمان هستید. اگر عذرخواهی‌تان نصفه نیمه و به ضمیمه‌ی توضیحات باشد دیگر عذرخواهی نیست. اگر می‌خواهید تماس بگیرید و بگویید «حالا بیا با هم صحبت کنیم»، «بگذار من هم از منظر خودم شرح دهم»، «حرف‌های مرا هم بشنو»، «از این زاویه هم ماجرا را ببینیم»، «تو هم آخر چنین و چنان کردی»، «بیا کدورت و سوءتفاهم‌ را برطرف کنیم»، و ... خب، عرض خود می‌برید و زحمت او می‌دارید. خودتان را گول نزنید، او هم گول نمی‌خورد. شما پشیمان نیستید. بهانه هم نیاورید، دنبال توجیه این که چرا چنین کردید و «من نبودم دستم بودم، تقصیر آستینم بود» هم نباشید. مثلا این که بگویید «خیلی بد کردم، اما چه می‌دانستم، جوان و خام بودم، در عرف زمانه به نظرم عادی بود، به ما این‌طور یاد داده بودند، و ... و ...» عذرخواهی صادقانه نیست.

ابراز ندامت از صمیم قلب باید خیلی ساده و صریح باشد: «کار پلیدی کردم و واقعا پشیمانم و عذر می‌خواهم.» همین و تمام. بعدش هم بالای منبر قربان خودتان نروید، که چقدر به همت عالی خودتان افتخار می‌کنید که عوض شده‌اید و یاد گرفته‌اید و غرورتان را زیر پا گذاشتید و جسارت عذرخواهی کردن پیدا کرده‌اید و از این حرف‌ها. کار دیگری که نباید بکنید، این است که بگویید شما هم می‌فهمید او چه دردی می‌کشد و اصلا خودتان هم تجربه‌ی مظلوم بودن، آزار دیدن، و بی‌دفاع و ناتوان بودن را دارید. شما هرگز نمی‌فهمید او چه کشیده و می‌کشد و به هیچ‌ وجه هم در مقام مشروع برای همدردی و در جایگاه تشبیه و مقایسه‌ی تجربه‌ی او با تجربه‌ی خودتان نیستید.

بعد از عذرخواهی می‌توانید بپرسید، آیا از نظرش کاری هست که در این مرحله انجام دهید که مرهم و کمکی باشد؟ ممکن است نباشد. ممکن هم هست بخواهد از زبان شما جمله یا کلمه‌ی خاصی بشنود، یا بخواهد که شما از درد و رنجش بشنوید. در این صورت با حوصله فقط گوش کنید. در موضع دفاعی فرو نروید و دوباره شروع کنید به بهانه آوردن و توجیه کردن، و حتی بحث کردن و تصحیح کردن او، و یا بدتر به عادت رایج مردان بیافتید روی دنده‌ی نصیحت و پند و اندرز دادن و «مرد چپون کردن». انتظار هم نداشته باشید حالا که عذرخواهی‌تان را شنید – و حتی پذیرفت – همه چیز تمام شود و گذشته‌ها که گذشته، با هم رفیق شوید. اصلا حتی اشاره‌ای هم نکنید که چنین انتظاری دارید. اگر خود او تمایلی به ارتباط دوستانه با شما داشت، خودش به زبان می‌آورد.

فراموش نکنید که کسی که آزارش دادید به هیچ وجه نه وظیفه دارد و نه تعهد اخلاقی که شما را ببخشد. پذیرفتن عذرخواهی شما مرحمت است، لطفی است که نثارتان می‌کند. حق ندارید به او عذاب وجدان بدهید که چرا نمی‌بخشدتان. حق ندارید از مرام و مسلک آزاردیده سوءاستفاده کنید و به رخش بکشید که به خاطر فلان اعتقادات، یا به خاطر فلان مقدسات، یا به خاطر انسانیت و ترحم باید شما را ببخشد. وظیفه‌ی آزاردیده نیست که نگران احساسات و عواطف شما باشد. او هر تصمیمی بگیرد، شما آخرش باید خودتان با وجدان خودتان کنار بیایید. خودتان، خودتان را می‌بخشید؟
فرناز سیفی