زیر این بارون ابری و داغون کجایی کدوم خیابون کجایِ تهرون کجایی پیاده روها عابرِ تنها نمیخوان پاهام از اینجا تا خونه همراه نمیان بغض تو گلومه رفتنت پیشِ رومه رد شدن از نبودت آرزومه یه جوری بارون زده هنوز نرفتی حالم بده کجایِ راهی بگو تو این هوا عذابم نده تو رو خدا عذابم نده بگو کجا عزیزم یه جوری بارون زده هنوز نرفتی حالم بده کجایِ راهی بگو تو این هوا عذابم نده تو رو خدا عذابم نده بگو کجایِ راهی عزیزم منو نرنجون تو رو به هر دوتامون به این خیابون به قطره های بارون ازم چی مونده به جز تویی که میری نباید از من چشاتو پس بگیری یه جوری بارون زده هنوز نرفتی حالم بده کجایِ راهی بگو تو این هوا عذابم نده تو رو خدا عذابم نده بگو کجا عزیزم یه جوری بارون زده هنوز نرفتی حالم بده کجایِ راهی بگو تو این هوا عذابم نده تو رو خدا عذابم نده بگو کجایِ راهی عزیزم
با اینکه تازه دیدمت انگار یه عمره با منی انگار داری با اون نگات اسممو فریاد میزنی چشمات باهام غریبه نیست یه تیکه از خود منه دلم داره با نفسام برای تو پر میزنه تویی که با اومدنت دلم پر از جوونه شد خونه ی ویروونه من بازم دوباره خونه شد تویی که بودنت برام دلیله زنده بودنه تمومه آرزوم فقط بدون تو نبودنه دارم میرم، ولی دلم میخواد باشم کنار تو میترسم از اینکه یه عمر باشم در انتظار تو بدون تو نمیتونم یه لحظه آروم بگیرم اشکام سرازیر میشه و از غم و غصه میمیرم آخه مگه به جز تو کی مونده تو این دنیا برام دیگه کسی رو ندارم، من موندم و خاطره هام اما میدونم که باید دوریتو به جون بخرم از پیش تو باید فقط یه یادگاری ببرم نه تقصیر تو بود، نه من، دنیا به کاممون نبود قرارمون باشه یه جا اون ور گنبد کبود
امشب یه غم تو دلمه که باز واسم ته نداره یادش کاری میکنه که چشام تا خود صبح بباره هر کی یه روز اومد تویه دله من فرداش رفت قلبی که یه عمری به من داده بود و برداشت رفت بیقراره دلم بی تو آروم نداره نگم برات هوای شهر وقتی که نیستی حسو حال نداره یه بیماره رفتی واسم خوشی ساعتی شد عشقت واسه من چه قیمتی شد چقد بعد رفتنت به این دلم بی حرمتی شد بد کردی به دلم چیزی نمونده تویه دلم هر چی دیدم بهت خندیمو هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه نپرسیدی از خودت دلم رو کی به جز تو حساسه بد کردی به دلم چیزی نمونده تویه دلم هر چی دیدم بهت خندیمو هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه نپرسیدی از خودت دلم رو کی به جز تو حساسه امشب یه غم تو دلمه که باز واسم ته نداره یادش کاری میکنه که چشام تا خود صبح بباره هر کی یه روز اومد تویه دله من فرداش رفت قلبی که یه عمری به من داده بود و برداشت رفت باز یه آتیشه دلم معرفت حالیشه دلم وقتی که نیستی پیشم یه دیوونه و روانی میشه دلم باز یه فریاده دلم از رو بوم افتاده دلم باز یه دیوونه و خیابونه و یه بیداده دلم بد کردی به دلم چیزی نمونده تویه دلم هر چی دیدم بهت خندیمو هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه نپرسیدی از خودت دلم رو کی به جز تو حساسه بد کردی به دلم چیزی نمونده تویه دلم هر چی دیدم بهت خندیمو هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه نپرسیدی از خودت دلم رو کی به جز تو حساسه امشب یه غم تو دلمه که باز واسم ته نداره یادش کاری میکنه که چشام تا خود صبح بباره هر کی یه روز اومد تویه دله من فرداش رفت قلبی که یه عمری به من داده بود و برداشت رفت
دیوونه کیه عاقل کیه جونور کامل کیه واسطه نیار به عزتت خمارم حوصله ی هیچ کسی رو ندارم کفر نمیگم سوال دارم یک تریلی محال دارم تازه داره حالیم میشه چیکارم میچرخم و میچرخونم سیارم تازه دیدم حرف حسابت منم طلای نابت منم تازه دیدم که دل دارم بستمش راه دیدم نرفته بود رفتمش جواب زنده بودنم مرگ نبود مردن من مردن یک برگ نبود اون همه افسانه و افسون ولش این دل پر خون ولش دلهره ی گم کردن گدار مارون ولش تماشای پرنده ها بالای کارون ولش خیابونا سوت زدنا شپ شپ بارون ولش دیوونه کیه عاقل کیه جونور کامل کیه دیوونه کیه عاقل کیه جونور کامل کیه آوردی حیرونم کنی که چی بشه نه والله مات و پریشونم کنی که چی بشه نه بالله پریشونت نبودم من حیرونت نبودم تازه داشتم میفهمیدم که فهم من چقدر کمه اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه انجیر میخواد دنیا بیاد آهن و فسفرش کمه عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم چشم من و انجیرتو بنازم عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم چشم من و انجیرتو بنازم عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم چشم من و انجیرتو بنازم عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم چشم من و انجیرتو بنازم
کجایی ای نوگل پرپر،ای علی اصغر،ای گل احمد گلویت شد، پاره از پیکان ، این نباشد مادر مرا باور تو بودی ،هم بازیه طفلان،…دامانم، ای گل خندان شهنشه بردت سوی میدان،با رخی زرد و با لبی عطشان که شاید رحمی کنند ات آن بی حیا لشکر،ای علی اصغر غمت را من،چون کنم چاره ، کودک عطشان،حنجره پاره! ترک مادر کردی تو یکباره! مگر خوابت برده در آغوشه علی اکبر، ای علی اصغر کجایی ای ….به آغوشم ، غمت مادر ،کرده مدهوشم چنان بی تو آبو من نوشم؟! شدی خاموشو نمی آید ناله ات دیگر ، ای علی اصغر(۲) غمت را من،چون کنم چاره ، کودک عطشان،حنجره پاره! ترک مادر کردی تو یکباره! مگر خوابت برده در آغوشه علی اکبر، ای علی اصغر الهی حق شب مظلوم ،که شد از آب روان محروم به حق این کودک معصوم روا بنما حاجت ما ای خالق داور،ای علی اصغر