من تو رو عاشق طوری دوست دارم تو منو چی هرچی باشی اینطوری دوست دارم تو منو چی آخ چه حالیه کنار تو باشم و خودتُ جا کنی توی آغوشم و آخ چه حالیه کنار تو باشم و خودتُ جا کنی توی آغوشم و عزیز کی بودی آخه جز من دیوونه این احساس عجیب ما از علاقمونه عزیز کی بودی آخه جز من دیوونه این احساس عجیب ما از علاقمونه دل من حیرون اون چشمای گیراته واسه من بهشت فقط مابین دستاته تو باشی شب جاده و موزیک رو تکرار و بذار چترتُ کنار بارون و دریا رو
نشد با شاخه هام بغل کنم تورو نشد نشد نشد برو برو برو اراده داشتم بدون کاشتن که عادتت بدم به ریشه داشتن که عادت بدم یه گوشه بند شی به مبتلا شدن علاقه مند شی نشد که از دلم جدا کنم تورو نشد نشد گلم برو برو برو نشد که بی دهن صدا کنم تورو تمام حرف من برو برو برو قدیما هر گلی شناسنامه داشت تموم میشد و بازم ادامه داشت تو شیشه گلاب تو شعر شاعرا تو گل فروشی ها تو جیب عابرا همون کسا که از تو باغچه چیدنت توی خیالشون ادامه میدنت نشد که از دلم جدا کنم تورو نشد نشد گلم برو برو برو نشد که بی دهن صدا کنم تورو تمام حرف من برو برو برو تو داری از خودت فرار میکنی داری با ریشه هات چیکار میکنی برو برو ولی به رسم یادگار شناسنامه ات رو تو خونه جا بذار برو برو ولی به رسم یادگار شناسنامه ات رو تو خونه جا بذار برو به رسم یادگار شناسنامه ات رو تو خونه جا بذار
عشق مث دیدن راه درست تو دو راهی عشق مث تو که تارکیا مث ماهی عشق مث شوری اشک رو لب که قشنگه هر از گاهی … عشق مث زهر با طعم عسل مث جونه عشق مث رویای نیمه شبه نمیمونه عشق مث عشقه فقط که فقط توی قلبای مهربونه … عشق مث درد دل منه با غم مث چشمای خیسه یه آدم دلیل سر به راه شدنه عشق یعنی غیر تو از همه خستم یعنی میگی مواظبت هستم مث راه نجات منه عشق مث لمس یه صورت خیس مث دستات عشق مث آتیش تو دل شب مث فریاد عشق مث مهر تو که یه دفعه بی هوا به دلم افتاد … عشق مث بغضای بی سر و ته تو غروبه عشق مث گریه ی بیخودیه ولی خوبه عشق مث بارونه اول سال که رو پنجره میکوبه … عشق مث درد دل منه با غم مث چشمای خیسه یه آدم دلیل سر به راه شدنه عشق یعنی غیر تو از همه خستم یعنی میگی مواظبت هستم مث راه نجات منه
عشق کدومه غم کدومه یار کدومه رفتن و رفتن همیشه آرزومه دست کشیدن بی وفا از چشم براهی دلگیرم از دلو دل بریدن و آشنایی غصه و دلشوره و آزار نمی خوام آزرده ام دیگه هم دم و دلدار نمی خوام خراب و مستی و جنون نبود فرشته ای از آسمون نبود تموم خاطرات خوب من تموم آرزوی اون نبود خراب روی ماهه اون شدم یه لحظه یار و مهربون نبود عشق کدومه غم کدومه یار کدومه رفتن و رفتن همیشه آرزومه دست کشیدن بی وفا از چشم براهی دلگیرم از دلو دل بریدن و آشنایی غصه و دلشوره و آزار نمی خوام آزرده ام دیگه هم دم و دلدار نمی خوام خراب و مستی و جنون نبود فرشته ای از آسمون نبود تموم خاطرات خوب من تموم آرزوی اون نبود خراب روی ماهه اون شدم یه لحظه یار و مهربون نبود
من شوق قدمهای رسیدن به تو هستم یک شهر دلش رفت که من دل به تو بستم آرامش لبخند تو اعجاز تو اینست زیبایی تو خانه براندازترین است مستم نه از آن دست که می خانه بخواهد وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد میخواهمت ای هر چه مرا خواستنی تو تو جان منی جان منی جان منی تو مستم نه از آن دست که می خانه بخواهد وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد میخواهمت ای هر چه مرا خواستنی تو تو جان منی جان منی جان منی تو من بودم و غم تا که رسیدم به تو غم رفت من آمدم از تو بنویسم که دلم رفت این بار نشستم که تو را خوب ببینم ای خوبتر از خوبتر از خوبترینم مستم نه از آن دست که می خانه بخواهد وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد میخواهمت ای هر چه مرا خواستنی تو تو جان منی جان منی جان منی تو مستم نه از آن دست که می خانه بخواهد وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد میخواهمت ای هر چه مرا خواستنی تو تو جان منی جان منی جان منی تو