بیماری sma چیست؟ علت بیماری sma چیست؟علائم بیماری sma چیست؟ انواع بیماری sma چیست؟ تشخیص بیماری sma چیست؟ درمان بیماری sma چیست؟ بیماری sma چطور به ارث میرسد؟ افراد معروف مبتلا به بیماری sma چه کسانی هستند؟
در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد،همراه ما باشید
آتروفی عضلانی نخاعی یا بهاختصار اس ام ای (SMA) نوعی بیماری ژنتیکی جدی است که با ضعیفشدن عضلات موجب مشکلات حرکتی میشود. در این مقاله از مجله اینترنتیماهتوتا،بیشتر با بیماری sma، علت، علائم و روشهای درمانی این بیماری آشنا میشویم. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
بیماری اس ام ای چیست؟
بیماری sma نوعی بیماری ژنتیکی است که موجب ضعف و تحلیل عضلات میشود و گذر زمان این بیماری را بدتر میکند. بیماری sma کودکان میتواند در توانایی چهاردستوپا راهرفتن، نشستن، راهرفتن و کنترل حرکات سر کودک اثر بگذارد و نوع شدید آن میتواند به عضلات درگیر در تنفس و بلع آسیب بزند.
علت آتروفی عضلانی (SMA)
بیشتر انواع اس ام آ بهدلیل اختلال در ژنی بهنام اس. ام. اِن ۱ (SMN1) ایجاد میشود؛ بهطوری که این ژن، پروتئین کافی برای عملکرد طبیعی نورونهای حرکتی را فراهم نمیکند. به همین دلیل، اعصابی که کشش و حرکت عضله را کنترل میکنند تجزیه میشوند یا از کار میافتند. این اعصاب، که به آنها موتور حرکتی میگویند، در طناب نخاعی و بخش پایینی مغز قرار دارند. در نتیجه، نمیتوانند پیامهای حرکتی را از مغز به عضلات مخابره کنند. از آنجا که عضلات حرکت ندارند، بهتدریج کوچکتر میشوند (یا تحلیل میروند).
کودک مبتلا به اس ام ای یک نسخه از ژن را از هر والد دریافت میکند (در مجموع ۲ نسخه ژن معیوب دارد). کودکی که فقط یک نسخه از ژن معیوب SMN1 را از یکی از والدین گرفته باشد، احتمالا علائم sma را نشان نمیدهد؛ اما ممکن است این ژن را به فرزندانش منتقل کند.
علائم بیماری sma و زمان بروز آن به نوع بیماری بستگی دارد. علائم عمومی بیماری ام اس ای شامل موارد زیر است:
مشکلات بلع؛
لرزش عضلات؛
مشکلات تنفسی؛
سستی یا ضعف بازوها و پاها؛
مشکلات حرکتی مانند سختی در نشستن، حرکت چهار دستوپا و راهرفتن؛
مشکلات مربوط به استخوان و مفصل مانند انحنای غیرمعمول در ستون فقرات.
بیماری sma روی هوش تأثیری ندارد و موجب اختلال یادگیری نمیشود.
انواع بیماری SMA
اس ام ای انواع مختلفی دارد که در سنین متفاوتی ایجاد میشود. بعضی از انواع بیماری اس ام ای مشکلات جدیتری به همراه دارد که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
SMA نوزادی حاد (نوع ۱)
به آن بیماری وردینگ هافمن (Werdnig-Hoffmann) هم میگویند. این بیماری در کودکان زیر ۶ ماه اتفاق میافتد و بیشتر علائم آن در ۳ماهگی بروز میکند. بعضی کودکان در دوران قبل از تولد علائم بیماری را نشان میدهند و ممکن است مادر در ۳ماهۀ انتهای بارداری متوجه حرکات ضعیف جنین شود.
این بیماری روی عضلات کنترلکنندۀ جویدن و بلع، عضلات دیوارۀ قفسۀ سینه و عضلات بازوها و پاها اثر میگذارد. اس ام ای نوع ۱ جدیترین و شدیدترین شکل بیماری است و موجب کاهش حجم عضله، ضعف عضلانی، مشکلات تنفسی، ذاتالریه و مشکلات مربوط به بلع و تغذیه میشود. ممکن است لرزش زبان هم اتفاق بیفتد.
متأسفانه بیشترِ نوزادان مبتلا به این نوع از بیماری، بهعلت عفونت تنفسی، در ۱ سال اول زندگی میمیرند. با این حال، بعضی کودکان بهکمک درمانهای جدید تا ۱۰سالگی یا اوایل بزرگسالی زنده میمانند.
SMA نوزادی مزمن (نوع ۲)
در کودکان بین ۷ تا ۱۸ ماه بروز میکند. کودکان مبتلا میتوانند بهطور مستقل بنشینند؛ اما برای راهرفتن یا ایستادن به کمک احتیاج دارند. این نوع بیماری میتواند خفیف تا شدید باشد؛ ولی نسبت به نوع ۱ شدت کمتری دارد.
سایر علائم این گروه از بیماران شامل موارد زیر است:
مشکلات تنفسی؛
هیپوتونی یا کاهش حجم عضلانی؛
کاهش یا حذف واکنش تاندون که در زمان ضربهزدن به زانو اتفاق میافتد؛
انقباضات غیرارادی یا جمعشدن عضلانی که به آن پرش عضلانی میگویند.
ممکن است بعضی کودکان مبتلا به sma نوع ۲ به ویلچر نیاز داشته باشند و دچار مشکلات استخوانی مانند خمیدگی ستون فقرات شوند، که به آن کیفواسکولیوزیس میگویند.
به آن سندروم کوگلبرگ-ولاندر (Kugelberg-Welander) هم میگویند. علائم بیماری بین ۲ تا ۱۷ سالگی شروع میشود. بعضی از افراد مبتلا به این نوع از بیماری میتوانند بهطور مستقل راه بروند؛ اما در بازوها و پاهایشان ضعف دارند و اغلب ممکن است بیفتند. این نوع از بیماری خفیفترین نوع sma کودکان است.
این کودکان بهندرت مشکلات تنفسی و بلع را تجربه میکنند؛ اما ممکن است در شانهها، لگن، رانها و قسمت فوقانی پشت ضعف داشته باشند.
SMA نوع ۴ (بزرگسالان)
این نوع از بیماری بزرگسالان را درگیر میکند. علائم بیماری معمولا بعد از ۳۵سالگی شروع میشود و بهتدریج با گذشت زمان بدتر میشود. از آنجا که بیماری آهسته پیش میرود، معمولا افراد تا سالها بعد از شروع علائم متوجه بیماریشان نمیشوند.
کودکان مبتلا به نوع ۱ بیماری اس ام آ بهندرت تا چند سال زنده میمانند. بیشتر کودکان مبتلا به sma نوع ۲ تا بزرگسالی زنده میمانند و میتوانند زندگی طولانی و رضایتبخشی داشته باشند و اس ام ای نوع ۳ و ۴ معمولا بر میزان امید به زندگی تأثیری ندارد.
ممکن است پزشک بعد از معاینه فیزیکی و بررسی سابقه خانوادگی، شما را به مشاور ژنتیک ارجاع دهد تا تأثیر بیماری در بارداری آینده را بررسی کند. همچنین ممکن است آزمایشهای زیر را تجویز کند:
آزمایش ژنتیک: رایجترین راه ارزیابی sma است که در آن، حذف یا تغییر در ژن SMN1 بررسی میشود. ارزیابیهای ژنتیکی افراد مبتلا به sma و والدینشان نشان میدهد که فرد با چه احتمالی ممکن است کودک مبتلا به sma داشته باشد.
آزمایش الکتروکاردیوگرام: این آزمایش برای بررسی فعالیت بیوالکتریکی عضلات و میزان تخریب اعصاب انجام میشود.
نمونهبرداری (بیوپسی) عضله: پزشک نمونه کوچکی از عضله را برمیدارد تا در زیر میکروسکوپ بررسی کند.
اگر با وجود یکی از موارد زیر قصد بارداری دارید، برای تشخیص بیماری sma در بارداری حتما با متخصص زنان مشورت کنید:
قبلا کودکی مبتلا به sma داشتهاید؛
سابقه بیماری در خانواده یا اقوام شما وجود دارد.
هزینه آزمایش ژنتیک برای هرکدام از والدین بههمراه فرزند مبتلا به sma با تعرفه دولتی در سال ۱۳۹۹ تقریبا ۵۲۵هزار تومان و برای بررسی وضعیت جنین ۶۶۷هزار تومان بود.
در حال حاضر، درمانی برای بیماری sma وجود ندارد. منتها محققان در تلاشاند درمانهای جدیدی برای این بیماری پیدا کنند. این روشهای حمایتی به مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی افراد کمک میکند، که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
لولههای تغذیه و توصیههای تغذیهای؛
استفاده از گروههای مشاوره و حمایتی؛
استفاده از آتل یا جراحی برای درمان مشکلات مربوط به ستون فقرات یا مفاصل؛
درمانهایی برای سرفه کودکان و تمیزکردن مخاط آنها (که به جلوگیری از عفونت کمک میکند)؛
ژندرمانی (این روش در حال پیشرفت است و نتایج خوبی را در بهبودی عملکرد کلی افراد مبتلا به sma نشان میدهد)؛
ورزشکردن و استفاده از وسایلی که به حرکت و تنفس کمک میکند (مثل لوله تراکستومی که به تنفس بهتر کمک میکند)؛
نوسینرسن (اسپینرازا) (که درمان جدیدی برای sma است و در سال ۲۰۱۶ مجوز گرفت. این دارو با استفاده از ژن SMN2، مقدار پروتئین موردنیاز بدن در نبود ژن SMN1 را افزایش میدهد. این دارو ۴ دوز دارد که طی ۲ ماه از طریق مسیر نخاعی داده میشود و بعد از آن، هر ۴ ماه ۱ بار مصرف میشود. بررسیها بهبودی در تنفس، بهبودی در عملکرد حرکتی و بهبودی در زندهمانی را در افراد نشان میدهد)؛
داروی ریلوزول (Riluzole) (این دارو پروتئینهای خاصی را در سیستم عصبی مرکزی مهار میکند. این پروتئینها موجب تخریب سلولهای عصبی میشوند. داروی ریلوزول برای افراد مبتلا به بیماری ای. ال. اس (ALS) که علائمی مشابه با sma دارد تجویز میشود و به نظر میرسد برای بعضی کودکان مبتلا به sma مناسب است. منتها تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است)؛
پژوهشهایی درمورد استفاده از هیدروکسی اوره (نوعی ماده شیمیدرمانی) و والپروئیک اسید برای درمان کودکان مبتلا به sma در حال انجام است. منتها بهدلیل عوارض جانبی شدید این دارو، نباید بدون مشورت با پزشک استفاده شود.
البته یک تیم پزشکی متشکل از پزشک متخصص، فیزیوتراپ، متخصص تغذیه، مشاور، کاردرمانگر و گفتار و زبان درمانگر برای کمک به فرد بیمار موردنیاز است.
در بیشتر موارد، کودکان فقط زمانی با بیماری sma متولد میشوند که هر دو والد ژن معیوب مربوط به بیماری را داشته باشند. معمولا والدین خودشان sma ندارند و بهعنوان حامل بیماری شناخته میشوند. از هر ۴۰ تا ۶۰ نفر، ۱ نفر حامل ژن معیوب بیماری sma است و از هر ۶هزار تولد، ۱ نفر به بیماری sma مبتلاست.
اگر ۲ نفری که حامل ژن بیماریاند صاحب فرزند شوند، احتمالات زیر وجود دارد:
با احتمال ۲۵ درصد، کودک به اس ام ای مبتلاست؛
با احتمال ۵۰ درصد، کودک حامل ژن معیوب بیماری هست، اما بیماری اس ام آ را ندارد؛
با احتمال ۲۵ درصد، کودک نهتنها بیماری را ندارد بلکه حامل ژن معیوب هم نیست.
در موارد نادر، ممکن است sma با روش متفاوتی مثل جهش ژنتیکی ایجاد شود. اگر والدینتان به بیماری sma مبتلایند و نگران ابتلای کودکتان به این بیماری هستید، حتما با پزشک یا متخصص زنان مشورت کنید.
استیون هاوکینگ، یکی از بزرگترین نظریهپردازان علم فیزیک، از جمله مشهورترین افراد مبتلا به بیماری عصب حرکتی بود. هرچند در بیشتر گزارشها بیماری او ای. ال. اس (ALS) گزارش شده است، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بیماری اصلی هاوکینگ sma نوع ۳ بود. بهتر است بدانیم بیماری ALS و SMA هر دو از بیماریهای مربوط به سیستم عصب حرکتیاند که با وجود علائم بسیار مشابه، چند تفاوت مهم با یکدیگر دارند که میتوان به ۲ تفاوت زیر اشاره کرد:
ژن جهشیافته یا حذفشده در این دو بیماری متفاوت است؛
ژن درگیر در بیماری sma معمولا اتوزومی مغلوب است و وجود هر دو الل پدری و مادری برای بروز علائم لازم است. در حالی که ژن درگیر در بیماری ALS معمولا اتوزومی غالب است، یعنی وجود یک الل معیوب برای بروز بیماری کافی است.
البته هاوکینگ تنها فرد مبتلا به این بیماری خاص نیست. در ایران نیز استیون هاوکینگ مشابهی داریم. وحید رجبلو یکی دیگر از افراد مبتلا به بیماری sma است که با وجود بیماری و توانایی جسمی محدود، بیش از ۲۰۰ سایت طراحی کرده است و، بهعنوان کارآفرین، بنیانگذار استارتآپ توانیتو است برای کمک به افراد نیازمند درمان.
از طرفی، احتمالا این روزها اسم دلارا را شنیده باشید. دختر کوچک زیبایی که به sma مبتلاست و چند قدم با دریافت داروی مناسب فاصله دارد.
شما بگویید
شما چقدر با بیماری sma و افراد مبتلا به آن آشنایی دارید؟ در صورت تمایل، میتوانید نظر و اطلاعاتتان را در قسمت «ارسال دیدگاه» با ما و دوستانتان در میان بگذارید.
در لیست بهترین فیلم های دههی گذشته به انتخاب ایندیوایر کدام فیلم ها قرار دارند؟ برترین فیلم های دههی گذشته به انتخاب ایندیوایر کدام فیلم ها هستند؟ بهترین فیلم های دههی گذشته به انتخاب ایندیوایر کدام فیلم ها میباشند؟
در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد،همراه ما باشید.
بهترین فیلمهای دههی اخیر همهچیز را عوض کردند. ده سال پیش بهنظر میآمد که همهی ما ذهنیت مستحکمی از فیلمها داریم؛ کاری که میتوانند بکنند، برای چه کسانی ساخته میشوند، جایی که باید آنها را تماشا کرد و… . آن ذهنیت، غیرمنعطف و ریشه گرفته از تاریخی صد ساله بود. همین ذهنیتها بود که به کسانی که در رأس مسؤولیتهای سینمایی بودند قبولانده بود که آیندهی سینما با گذشتهی آن فرق چندانی نخواهد داشت. فروش دیویدیها پرقدرت ادامه داشت، نتفلیکس (Netflix) یک شرکت پخش اینترنتی نوپا بود که در انتهای صندوق ورودی ایمیلها ملتمسانه به دنبال توجه بود و چین شروع به تحویل دادن مزایای کمنظیر به استودیوها کرده بود. شاید پخش شدن آواتار (Avatar) جیمز کامرون در سال ۲۰۰۹ میتوانست بهعنوان نشانهای از ظهور عصر جدیدی در سینما در نظر گرفته شود، اما نه عصری با چنین تغییراتی و با چنین سرعتی.
قواعد تغییر کردهاند، سینما تبدیل به مفهومی متغیر شده است و هرگز در تاریخ خود بهسرعت و بیقراری ده سال اخیر تغییر نکرده است و اگرچه این دهه به دنبال وسعت یافتن ناگهانی سرویسهای پخش آنلاین و شکوفایی روزافزون فیلمهای ابرقهرمانی به خاطر سپرده خواهدشد، اما تعریف خود سینما هم امروزه نسبت به تعریف ده سال پیش آن گستردگی فراوانی یافته است.
بازتابهایی از آنچه ما هستیم، تصوراتی از آنچه دوست داریم باشیم، مسیری برای ضبط کردن واقعیت و مسیری برای تغییر دادن آن، اگر دههی گذشته تنها یک چیز را به ما ثابت کرده باشد، میزان مخاطبانی است که با سینما همراه هستند و اطمینان به این که هرگز در طی تاریخ، سینما این حجم از مخاطب را با خودش همراه نکرده است.
در ادامه این مقاله از مجله اینترنتیماهتوتا نگاهی میاندازیم به 101 فیلم برتر دههی اخیر که توسط منتقدان مجلهی ایندیوایر انتخاب شدهاند.
فساد ذاتی (Inherent Vice)
محصول: ۲۰۱۴
کارگردان: پل توماس اندرسن
بازیگران: واکین فینیکس، جاش برولین
امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
فیلم بهقدری فشرده و وهمآلود بود که احتمالا از ابتدا مشخص بود که قرار است قدرنادیدهترین فیلم کارنامهی پل توماس اندرسون باشد. خباثت ذاتی یک اودیسهی نوآر در میان غبار و مه است که در اواخر کاپیتالیسم به وقوع میپیوندد و هر مرتبه که آن را مشاهده میکنید وضوح بیشتری مییابد و همزمان با وضوح، ناراحتکنندگی آن هم بیشتر میشود.
تصاویر بهگونهای ضبط شدهاند که یادآور کارتپستالهای خاکخورده و رنگ و رو رفته باشند. طبق روال مرسوم هر ژانر، معمای اصلی فیلم در واقع ترکیبی است از چندین معما؛ یک شوهر معتاد به هروئین گمشده چه ربطی با یک شهرساز بنام میکی ولفمن دارد و یک باند مواد مخدر که خودشان را فانگ طلایی مینامند با همهی اینها چه ارتباطی دارد.
آیا یادگیری در طی خواب نیز صورت میگیرد؟ روش هایی یادگیری در خواب کدام روش ها هستند؟ پژوهشگران درمورد یادگیری در خواب به چه نتایجی رسیده اند؟
در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد،همراه ما باشید.
مطالعات صورت گرفته در سالهای اخیر نشان می دهد مغز از توانایی شگفتانگیزی برای تثبیت آموختهها و یادگیری چیزهای جدید در طی خواب برخوردار است. ایدهی یادگیری در خواب نخستین بار در رمانی با نام «دنیای قشنگ نو» (Brave New World) نوشته «آلدوس هاکسلی» (Aldous Huxley) مطرح شد. این رمان جامعهای را توصیف میکند که شهروندانش توسط ابزارهای مختلف صاحبان قدرت و ثروت مسخ شده بودند و به هیچ وجه موجودات مستقلی نبودند. در این داستان، صحنههایی به تصویر کشیده شده که در آن، صداهای ضبط شدهای در هنگام خواب برای کودکان پخش میشد تا به این ترتیب آنها برای ایفای نقشی که قرار بود در آینده در جامعه داشته باشند آماده شوند. با وجود پایان تاریک و ترسناک که هاکسلی در آن زمان در این داستان به تصویر کشید، ایدهی آموزش در حین خواب به قدری برای خوانندگان جذاب بود که پس از انتشار این رمان در سال ۱۹۳۲، اشتیاق زیادی در آن زمان برای یادگیری در خواب شکل گرفت. اما آیا این داستان فقط به همان دنیای خیالی محدود میشود یا اینکه یادگیری در خواب میتواند واقعیت هم داشته باشد؟ در ادامه همراه مجله اینترنتیماهتوتا باشید.
آغاز پژوهش ها در مورد یادگیری در خواب
در سال ۱۹۵۱، دو پژوهشگر در دانشگاه «جورج واشنگتن» ایالات متحده، تصمیم به بررسی علمی این پدیده گرفتند. آنها در اتاق خواب ۳۰ فرد داوطلب یک ضبط صوت و بلندگو قرار دادند. این افراد به دو گروه تقسیم شدند و یک شب به مدت نیم ساعت در طی خواب، برای یک گروه موسیقی و برای گروه دیگر نیز یک سری واژگان چینی به همراه معنای آنها به انگلیسی پخش شد. در آزمونی که فردای آن روز به عمل آمد مشخص شد آنهایی که در طی خواب واژگان چینی را شنیده بودند، در پاسخدهی به پرسشهای آزمون زبان چینی عملکرد بهتری داشتند.
حدود نیم قرن پیش، برخی دانشمندان ادعا کردند که میتوان در طی خواب هم چیزهایی آموخت
یادگیری در خواب
به این ترتیب پژوهشگران این گونه نتیجهگیری کردند که «یادگیری در طی خواب نیز صورت میگیرد». در آن زمان برخی دیگر از پژوهشگران نیز دست به کار شدند تا مطالعات بیشتری در این باره انجام دهند. یک تیم پژوهشی دیگر آزمایشی ترتیب داد و اعلام کرد که توانسته الفبای مورس (یک شیوه ارتباطی قدیمی بین کشتیها) را در طی خواب به گروهی از دانشجویان دانشگاه دریانوردی آموزش دهد. همچنین گروهی دیگر از پژوهشگران اعلام کردند که با پخش جملهی «ناخنهایم مزهی بسیار تلخی دارد» برای کودکانی که ناخنهایشان را میجویدند، سبب ترک این عادت در آنها شدند. گفتنی است در آن مطالعه، پژوهشگران این جمله را ۶ بار در طول شب، به مدت ۵۴ شب برای این کودکان پخش کردند.
تردید در درستی پژوهشها
اما خیلی زود، درستی این یافتههای پژوهشی زیر سوال رفت. یکی از ایرادات مطرح شده این بود که شرکتکنندگان طی آزمایش، مورد پایش قرار نگرفتند و به همین دلیل معلوم نبود که آیا آنها اصلا خواب بودند یا خیر. در سال ۱۹۵۵ و پس از اینکه تردیدهایی در مورد میزان درستی پژوهشهای قبلی مطرح شد، دانشمندان دیگری به بررسی مجدد این پدیده پرداختند و این بار با استفاده از دستگاه ثبت نوار مغزی (EEG) خواب بودن شرکت کنندگان را نیز مورد ارزیابی قرار دادند. در اینجا بود که مشخص شد افرادی که واقعا خواب بودند، چیزی نمی آموختند و به همین دلیل همه پژوهشهای قبلی در این زمینه رد شد. به این ترتیب مساله «یادگیری در خواب» هم به فراموشی سپرده شد.
اشتیاقی دوباره برای پژوهشهای بیشتر
اما در چند سال اخیر، مسالهی یادگیری در خواب باز هم مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. مطالعاتی که در این مدت انجام شده نشان میدهد که مغز انسان تحت شرایطی خاص، در طی خواب نیز میتواند اطلاعاتی جدید دریافت کند. مطالعات مختلفی که در زمینهی محرکهای گوناگون عصبی انجام شده، چشمانداز یادگیری در حین خواب را روشنتر میکند.
فعالیت ناخودآگاه
امروزه دانش بشری، آگاهی به مراتب بیشتری نسبت به گذشته در مورد فعالیتهای مغز در طی خواب دارد. جالب اینجاست که حجم دانش ما در این زمینه فقط در مدت یک دههی اخیر، افزایش قابل ملاحظهای داشته است. همان طور که گفته شد، برخی دانشمندان در گذشته با استفاده از دستگاه ثبت فعالیتهای مغزی (EEG) به بررسی پدیدهی یادگیری در خواب میپرداختند. «دستگاه الکتروآنسفالوگراف» یا همان «دستگاه ثبت امواج مغزی» (EEG) فعالیتهای مغزی را در قالب یک سری امواج ثبت میکند. یکی از نکات جالبی که در استفاده از این دستگاه مشاهده میشود، این است که فعالیت مغز در طی خواب متوقف نمیشود. امروزه میدانیم که مغز در طی خواب به بازبینی و ذخیرهی خاطرات روزمره میپردازد تا به این ترتیب بتواند اطلاعات مهمتر را ذخیره کند. این یافته که فرآیند «تثبیت خاطرات» (memory consolidation) نامیده میشود و درطی خواب روی میدهد، بسیاری از دانشمندان را به این فکر فرو برد که آیا میتوان این روند ناخودآگاه را کنترل کرد یا خیر.
تاثیر بو در تثبیت خاطرات
در سال ۲۰۰۷، یک دانشمند عصب شناس به نام دکتر «یان بورن» (Jan Born) و همکارانش در دانشگاه «لوبک» (Lubeck) آلمان به بررسی امکان کنترل فرآیند مرور خاطرات در خواب پرداختند. آنها از ۱۸ شرکتکننده در تحقیق خواستند تا پیش از خواب، یک بازی ذهنی را انجام دهند. در این بازی هر فرد باید موقعیت ۱۵ جفت تصویر که بر صفحه نمایشگر رایانه ظاهر می شد را به خاطر میسپرد. در انجام این بازی، شرکتکنندگان یک گل سرخ را نیز بو میکردند. سپس در طی خواب، نیمی از این افراد باز هم در معرض رایحهی گل سرخ قرار گرفتند. تیم پژوهشی بر این باور بود که این کار سبب تثبیت هر چه بیشتر آموختههای آنها میشود.
قرار گرفتن در معرض بویی خاص طی یادگیری و سپس خواب، به یادآوری هر چه بیشتر آموختهها میانجامد
انتخاب «بو» به عنوان محرک بیدلیل نبود، زیرا این عامل (بر عکس عواملی دیگر نظیر «صدا» یا «نور») خواب افراد را بر هم نمیزد و آنها را بیدار نمیکرد. همچنین یکی دیگر از دلایل جالب برای این انتخاب، وجود ارتباط نزدیکی است که بو با خاطرات دارد. در واقع، برخی نواحی مغز که به پردازش بوها میپردازند، به طور مستقیم با بخش هیپوکامپ مغز ارتباط دارند. گفتنی است هیپوکامپ بخشی از مغز است که نقش بسیار مهمی در شکل دهی به خاطرات دارد. نتیجهی این آزمایش، پیشبینی دانشمندان را تایید میکرد. در واقع مشخص شد افرادی که طی خواب در معرض رایحهی گل سرخ بودند، پس از بیدار شدن بیشتر از گروه دوم میتوانستند جفت تصاویر دیده شده را به خاطر آورند.
تاثیر صدا در تثبیت خاطرات
مدتی بعد، دکتر «کن پالر» (Ken paller) مدیر برنامهی عصبشناسی شناختی دانشگاه «نورثوسترن» (Northwestern) در ایالات متحده که تحت تاثیر مطالعهی تاثیر بو بر تثبیت خاطرات قرار گرفته بود، تصمیم گرفت نقش یکی دیگر از محرکها یعنی «صدا» را بر توانایی یادآوری بهتر خاطرات بررسی کند. دکتر پالر به همین منظور، آزمایشی ترتیب داد. شرکتکنندگان در این آزمایش باید موقعیت ۵۰ تصویر موجود بر روی نمایشگر رایانه را به خاطر میسپردند. هر تصویر با یک صدا همراه بود. برای نمونه تصویر «گربه» با صدای گربه و تصویر «کتری» با صدای سوت پس از جوشیدن آب همراه شده بود. این افراد پس از کار با این تصاویر، به خواب میرفتند. سپس پژوهشگران نیمی از این صداها را طی خواب برای آنها پخش کردند. پس از بیدار شدن افراد از خواب، توانایی آنها در یادآوری مجدد موقعیت تصاویر سنجیده شد.
شنیدن برخی صداهای خاص در طول خواب میتواند به تثبیت هر چه بیشتر موارد آموخته شده بیانجامد
همان طور که این پژوهشگران پیشبینی میکردند، افرادی که در طی خواب صداهای مرتبط با این تصاویر را شنیده بودند بیشتر از گروهی که صداهایی نامرتبط شنیده بودند، میتوانستند موقعیت تصاویر مربوط به آن صداها را به خاطر آورند. درواقع، شنیدن صداهای مربوط به هر تصویر، احتمال به خاطر آوردن موقعیت آن تصویر را افزایش داده بود.
یادگیری بهتر موسیقی
انجام موفقیتآمیز این پژوهش، دکتر پالر را به فکر بررسی میزان کارایی این شیوه در زمینهی آموزش موسیقی انداخت. او در مطالعهای دیگر به این نتیجه رسید که افرادی که نحوهی نواختن یک قطعه موسیقی مشخص را میآموزند، اگر در طی خواب آن را بشنوند، پس از بیداری بهتر از بقیه میتوانند آن قطعه را دوباره بنوازند.
انتظار امتحان
در سال ۲۰۱۱ گروهی دیگر از محققان به بررسی یکی دیگر از عوامل تقویت روند تثبیت خاطرات در مغز پرداختند. در آزمایشی که ترتیب داده شده بود، شرکتکنندگان باید مجموعهای از جفت کلمات را پیش از خوابیدن حفظ میکردند. به نیمی از این افراد گفته شد که صبح روز بعد از آنها آزمونی به عمل خواهد آمد.
در پایان مشخص شد افرادی که فکر میکردند فردا باید آموختههای خود را در امتحان عرضه کنند، در یادآوری این خاطرات، در مقایسه با کسانی که از امتحان اطلاع نداشتند و یا با وجود اطلاع از آزمون نخوابیده بودند، عملکرد بهتری داشتند. دانشمندان این گونه نتیجهگیری کردند که انتظار مورد آزمون قرار گرفتن و خواب پس از آن میتواند مغز را به تکرار و تقویت هر چه بیشتر آموختهها وادار کند. اگر فکر کنید که باید آموختههایمان را در طی یک امتحان یادآوری کنیم، احتمال به خاطرسپردن آنها در طی یک دوره خواب افزایش مییابد.
حذف و فراموشی اطلاعات
همانطور که گفته شد، مغز در طی خواب به تثبیت برخی اطلاعات و خاطرات روزانه میپردازد. اما یکی دیگر از وظایف مغز، بیتوجهی و حذف برخی رویدادهای کم اهمیت است. آیا میتوان از این ویژگی ذهن در راستای اهداف سازنده بهره گرفت. دکتر پالر یک بار دیگر مطالعهای را در این زمینه ترتیب داد. او در این پژوهش دریافت که میتوان آموزهی ذهنی تثبیت شدهی افراد نظیر اینکه «زنان در زمینهی یادگیری رشتههای علوم تجربی ضعیفتر از مردان هستند» را در طی خواب تضعیف کند.
پاک کردن خاطرات ناگوار
همهی ما در طول زندگی ممکن است خاطرات ناگواری داشته باشیم. برخی از این خاطرات ناخوشایند برای بعضی افراد حتی ممکن است روند عادی زندگی را مختل کرده و در نتیجه مشکلات زیادی برای آنها ایجاد کند. اما آیا میتوان از توانایی مغز در خواب برای پاک کردن این خاطرات استفاده کرد؟
در مطالعهای که چند سال قبل توسط دکتر «کاترینا هاونر» (Katherina Hauner) به انجام رسید مشخص شد این کار امکانپذیر است. در این پژوهش ابتدا تصاویر چند چهرهی مختلف به شرکتکنندگان نشان داده میشد. طی پخش این تصاویر نیز یک شوک الکتریکی خفیف به آنها وارد میشد و یا اینکه در معرض یک رایحهی خوش نظیر بوی نعنا یا لیمو قرار میگرفتند. به این ترتیب تصاویری که با شوک الکتریکی همراه بودند، به عنوان خاطراتی ناخوشایند در ذهن افراد ثبت میشد.
سپس این افراد به خواب میرفتند. طی خواب آنها فقط در معرض بوهای خوش قرار میگرفتند و دیگر خبری از شوک الکتریکی نبود. در ابتدا این کار سبب اضطراب در این شرکتکنندگان در طول خواب می شد. دانشمندان با اندازهگیری عرق ایجاد شده بر روی پوست متوجه وجود این اضطراب میشدند، اما به تدریج این اضطراب از بین میرفت.
با استفاده از شیوههایی خاص در طی خواب میتوان از شدت خاطرات منفی ذهن کاست
بررسی واکنش این افراد پس از بیداری به تصاویری که قبلا با شوک همراه بود به مراتب اضطراب کمتری را به همراه داشت، اما در شرکتکنندگانی که همین مراحل را در طی بیداری طی کرده بودند، هیچ تغییری در میزان اضطراب آنها مشاهده نشد.
همهی این مطالعات نشان میداد که مغز میتواند طی خواب اطلاعات جدیدی دریافت و روند تثبیت برخی اطلاعات را تقویت و یا تضعیف کند. در نتیجه آیا میتوان این گونه نتیجهگیری کرد که دانشمندانی که بیش از نیم قرن پیش ادعای آموزش در طی خواب را مطرح کرده بودند، چندان هم بیراهه نرفته بودند؟ دو پژوهش جدیدی که در این زمینه به انجام رسیده است، مهر تائیدی بر ادعای چند دهه پیش درباره یادگیری در خواب است.
ارتباط صدا با بو
درنخستین مطالعه، «آنات ارزی» (Arzi) و همکارانش در فلسطین اشغالی، به بررسی تاثیر ارتباط بو و صدا در طی خواب پرداختند. در این مطالعه، افراد در طول خواب در معرض یک صدای مشخص همراه با یک بوی خوشایند (نظیر بوی دئودورانت) و یک صدای مشخص دیگر و یک بوی بد (مثل بوی ماهی گندیده) قرار گرفتند. همه این اتفاقات در طی خواب روی داده بود و به همین دلیل آنها هیچ نوع آگاهی از این مساله نداشتند. پس از بیداری، هر یک از این صداها به صورت مجزا و بدون هر گونه بو برای این شرکتکنندگان تکرار شد.
انسان به صورت معمول در برابر بوهای خوشایند، عمیقتر نفس میکشد و در برابر بوهای ناخوشایند نیز نفسهای سطحی و غیرعمیق میکشد. پژوهشگران در کمال شگفتی دیدند که این شرکتکنندگان در حالت هوشیاری، به محض شنیدن دوبارهی صدایی که قبلا در خواب با بوی خوشایند همراه بود، عمیقتر نفس میکشیدند و با شنیدن صداهایی که در خواب با بوی نامطبوع همراه بود، از عمق تنفسشان کاسته میشد.
ترک سیگار در خواب!
اگر بتوان در طی خواب به مغز یاد داد که بین دو محرک ارتباط برقرار کند و سپس فرد بتواند به طور کاملاً ناخودآگاه رفتاری مرتبط با این دو محرک را از خود نشان دهد، پس شاید بتوان از این توانایی مغز برای آموزش رفتارهایی خاص به افراد استفاده کرد. دکتر آنات ارزی این بار مطالعهای دیگر را ترتیب داد. در این مطالعه ۶۶ فرد سیگاری حضور داشتند. طی مدتی که این افراد در آزمایشگاه خوابیده بودند، در معرض بوی سیگار به همراه بوی ماهی گندیده یا تخم مرغ فاسد شده قرار میگرفتند. پس از گذشت یک هفته از این آزمایش مشخص شد که میزان مصرف دخانیات توسط این افراد ۳۰ درصد نسبت به هفتهی پیش کاهش یافته است. جالب اینجا بود که گروهی از شرکتکنندگان که در بیداری (و نه خواب) در معرض این دو بو قرار داشتند، چنین رفتاری را از خود نشان ندادند و تغییری در میزان مصرف دخانیات آنها ایجاد نشد. در واقع اثربخشی این شیوه، فقط به اجرای آن در حین خواب بستگی داشت.
استفاده از محرک بو طی خواب میتواند حتی به ترک سیگار در افراد سیگاری بیانجامد
مغز در خواب
این مطالعه و پژوهشهای دیگری که به آن اشاره کردیم، نشان میدهند که مغز در طی خواب فرآیندی ویژه را برای پردازش خاطرات در پیش میگیرد که موجب افزایش توانایی ایجاد ارتباط بین محرک های گوناگون می شود. با این وجود هنوز هم اطلاعات زیادی در مورد چند و چون این فرآیند نداریم.
یکی دیگر از یافتههای محققان این بود که در طی خواب REM به ندرت یادگیری روی میدهد. واژهی REM مخفف عبارت «حرکت سریع چشم» (Rapid Eye Movement) است. در طی این بخش از خواب، چشمان ما به سرعت حرکت میکنند و در همین مرحله است که ما خواب میبینیم.
در مقابل، این ارتباطدهی بین محرکها بیشتر در طی بخشی از خواب به نام «خواب موج کوتاه» (slow wave sleep) روی میدهد. خواب موج کوتاه نوعی خواب عمیق است که سلولهای مغزی در دورههایی متناوب، از حالت عدم فعالیت به فعالیت و بالعکس میروند. در واقع در این بخش از خواب، فعالیت سلولهای عصبی مغز به شدت متغیر است.
برخی از دانشمندان بر این باورند که نوسانات کوتاه امواج مغزی در طی این بخش از خواب میتواند به تثبیت خاطرات بیانجامد. همچنین شاید این فرآیند از درهم آمیزی رویاهایی که میبینیم با خاطرات واقعی جلوگیری کند. نتیجهی مطالعاتی که دیدیم نشان میدهد که مغز میتواند بین برخی محرکها (نظیر بو و صدا) در طی خواب، ارتباط ایجاد کند. اما آیا میتوان مجموعهای از اطلاعات کلامی را نیز در طی خواب آموخت؟
سالهاست میدانیم بخشی از مغز که وظیفهی پردازش اطلاعات کلامی را بر عهده دارد، در طی خواب همچنان فعال میماند و به همین دلیل است که اگر وقتی خواب هستیم کسی اسممان را صدا بزند، احتمال بیدار شدن ما بیشتر از مواقعی است که نام فردی دیگر را در طی این دوره ناهوشیاری بشنویم.
همین مساله گروهی دیگر از پژوهشگران را به فکر بررسی امکان پردازش اطلاعات کلامی توسط مغز در هنگام خوابیدن انداخت. در یک مطالعه، از گروهی شرکتکنندگان خواسته شد تا به دستهبندی کلماتی که میشنوند بپردازند. از این افراد خواسته شد هر گاه نام یک «حیوان» را میشنوند، دکمهای را با دست «راست» و هر گاه نام یک «جسم» را میشنوند دکمه دیگری را با دست «چپ» فشار دهند. گفتنی است فشار دادن دکمه با دست «راست» موجب فعالیت نیمکرهی «چپ» و فعالیت دست «چپ» نیز موجب واکنش نیمکرهی «راست» می شود.
شرکتکنندگان این فعالیت را طی بیداری انجام میدادند و فعالیت مغزی آنها نیز توسط دستگاه نمایش امواج مغزی (EEG) ثبت میشد. پس از گذشت مدتی، از این افراد خواسته شد تا در اتاقی تاریک روی یک تخت راحت دراز بکشند و هر وقت خواستند به خواب بروند. این افراد تا پیش از به خواب رفتن همچنان دکمه مرتبط را فشار میدادند.
مغز حتی در طی خواب هم به پردازش اطلاعات ورودی میپردازد
پس از اینکه افراد به خواب میرفتند، دیگر هیچ دکمهای فشرده نمیشد. با این حال، بررسی فعالیت مغزی آنها توسط دستگاه نشان میداد که فعالیت مغز آنها از کار نمیایستاد و همچنان نیمکرهها به اسامی اعلام شده واکنش میدادند. در واقع ذهن ناخودآگاه آنها به پردازش اطلاعات معنادار ورودی میپرداخت و البته سرعت این پردازش به نسبت کندتر از حالت هشیاری بود.
به این ترتیب مشخص شد مغز نه تنها در طی خواب میتواند اطلاعات معنادار کلامی را دریافت کند، بلکه میتواند آن را پردازش کند و حتی واکنشی مناسب نیز به آن بدهد. همان طور که مغز شرکتکنندگان در این مطالعه حتی در حین خواب هم به دستهبندی کلمات ادامه میداد، شاید بتوان از این شیوه برای یادگیری در خواب بهره گرفت.
دنیای یادگیری در خواب : بیم ها و امیدها
اگر بتوان امکان یادگیری در خواب را فراهم کرد، شاید بتوانیم شاهد تحولی در زمینه آموزش باشیم. برخی دانشمندان بر این باورند که در آینده میتوان از این شیوه برای بهبود آموزش مهارتهایی نظیر موسیقی، زبان خارجی و یا حتی مهارتهای ورزشی بهره گرفت. همچنین شاید بتوان برخی عادتهای زشت نظیر مصرف دخانیات و حتی نفرت از برخی غذاها را از بین برد. همچنین امکان کاهش برخی باورهای نادرست نظیر تبعیض نژادی را نیز تضعیف کرد.
از سویی دیگر، برخی دانشمندان بر این باورند که خواب، نقشی بسیار حیاتی در سلامت ذهنی و جسمی ما دارد و بهرهگیری هدفمند از این فرصت استراحت و بازیابی برای دادن اطلاعات بیشتر به آن، ممکن است روند طبیعی زندگی انسان را مختل کند. به هر حال شاید فعلا برای نتیجهگیری در مورد کارایی شیوه آموزش در خواب زود باشد. شاید مطالعات آیندهی دانشمندان جنبههای جدیدی از این مساله را مشخص کند.
با اینکه شاید یادگیری زبان خارجی در خواب ناممکن باشد، اما شیوههایی برای بهرهگیری از خواب جهت افزایش امکان به خاطرسپاری و یادآوری آموختهها وجود دارد.
چرت بزنید: اگر بلافاصله پس از یادگیری چیزی جدید بخوابید، امکان به خاطرسپاری آن به طور قابل توجهی افزایش مییابد. به همین دلیل، چرت زدن در طی روز میتواند موجب تقویت خاطرات و آموختههای جدید شود.
استفاده از بوها: یکی از راههای یادگیری بهتر، استفاده از یک رایحهی مشخص است. اگر در طی یادگیری در محیطی با یک بوی خوشایند مثل بوی نعنا حضور داشته باشید و طی خواب نیز این بو را استشمام کنید، آموختههای جدید بیشتر در ذهنتان تثبیت میشود.
انتظار آزمون: انتظار اینکه آموختهها را باید در یک امتحان مورد ارزیابی قرار دهیم، سبب افزایش فعالیت مغزی برای به خاطرسپاری آنها میشود. برای این کار میتوانید پس از یادگیری یک مطلب خاص، یک آزمون ساده طرح کنید و سپس بخوابید. مغز شما در طی خواب به خاطر آزمون، موارد آموخته شده را بیشتر تثبیت خواهد کرد.
سلامت ذهن چیست؟ سلامت روان چیست؟ بهترین کارهایی که میتوانید برای سلامت ذهن خود انجام بدهید کدام کارها میباشند؟ در لیست بهترین کارهایی که میتوانید برای سلامت روان خود انجام بدهید کدام کارها قرار دارند؟
در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد،همراه ما باشید.
زندگی هر انسانی پر از چالش و سختی است، چالشهایی که به نحوی سلامت ذهن و روان ما را جدا از سلامت جسم، تحت تأثیر خود قرار میدهد و باعث خستگی و تخلیهی روحی میشود. بسیاری در برابر مشکلات روحی که در طی زندگی برایشان به وجود میآید، تسلیم میشوند و بسیاری دیگر سعی میکنند با روشهای مختلف در کنار رسیدگی به سلامت جسم، از سلامت ذهن و روان خود هم مراقبت کنند و سبک زندگی خود را تغییر دهند. در این مطلب میخواهیم به سراغ تعدادی از کارهای مفیدی که میتوانیم برای سلامت ذهن و روان خود انجام بدهیم برویم، تا از این طریق هم به آنهایی کمک کنیم که در حال تسلیم شدن در برابر مشکلات روحی هستند و هم از آنهایی که میخواهند تغییری در زندگی خود ایجاد کنند، حمایت کنیم. با مجله اینترنتی ماهتوتا همراه باشید.
فعال باشید
بارها دربارهی فواید ورزش برای سلامت و بهداشت ذهن و روان، شنیده و خواندهایم. نداشتن فعالیت نه تنها باعث ایجاد بیماریهای مزمن جسمی میشود، بلکه بهشدت روی سلامت روان هم اثر میگذارد. وقتی مشغول یک فعالیت ورزشی میشوید، مغزتان مواد شیمیایی شادیآوری مانند اندورفین در بدن آزاد میکند. اندورفین درک انسان را از درد کاهش میدهد و حس مثبتی را در سرتاسر بدن پخش میکند.
ورزش مداوم کمک میکند حال بهتری داشته باشید، عزتنفستان بالاتر برود، خوابتان بهتر شود، استرستان کاهش پیدا کند و حس اضطراب و افسردگی را در شما از بین برود. حتی ورزش به مدت نیم ساعت در روز هم میتواند بهشدت روی سلامت ذهنی و روانی شما اثر مثبتی بگذارد.
به تغذیهی خود اهمیت بدهید
تغذیهی صحیح اثر بزرگی روی سلامت ذهن و بدن شما دارد، درست مانند ورزش. تغذیهی درست باعث کاهش استرس میشود، اعتمادبهنفس را بالاتر میبرد و در بهبود اضطراب و افسردگی هم مؤثر است. از دوستان و خانوادهی خود بخواهید در این راه از شما حمایت کنند و با رژیم غذایی جدید شما همراه بشوند. تجربهی خود را در این زمینه با آنها در میان بگذارید و از موفقیتها و مشکلتان برایشان بگویید تا اشتیاقتان را برای ادامهی راه حفظ کنید و از مسیر اصلی دور نشوید.
برای زندگی خود مرز تعریف کنید
هر کس مسؤولیتها و محدودیتهای خودش را در زندگی دارد که باید هر روز به آنها پایبند بماند. از سر کار رفتن گرفته تا مراقبت از خانواده، برنامهی زندگی هر فردی با وظایف مختلف پر شده است. اما متأسفانه خیلی از مواقع به خود میآییم و میبینیم که زندگی خود را رها کردهایم و در حال انجام کارها و درخواستهای دیگران هستیم، بدون توجه به اینکه آیا زمان کافی برای انجام آنها داریم یا خیر.
وقتی با همه چیز و هر کاری موافقت میکنید، به خودتان، ذهنتان و بدنتان اجازه نمیدهید استراحتی داشته باشد و از فشار روزمرهی زندگی بیرون بیاید. اگر به این مرحله برسید که همیشه درگیر کاری باشید، چه کارهای خودتان، چه کارهای دیگران، آن وقت دیگر زمانی پیدا نمیکنید که به سلامت و بهداشت ذهن و روان خود برسید.
سلامت ذهن
دربارهی خود واقعگرا باشید. شما میدانید که واقعا از عهدهی چه کارهایی بر میآیید و چه کارهایی را نمیتوانید انجام بدهید. بیش از ظرفیت خود به دیگران متعهد نشوید. برای خود زمان کنار بگذارید، برای کارهایی که باید برای سلامت جسم و روانتان انجام بدهید زمان بگذارید، سپس بر اساس آن زمانی که برایتان باقی مانده است، به دیگران برای انجام کارهایشان یا همراهی با آنها متعهد شوید.
همچنین هیچوقت نباید دربارهی نه گفتن به دیگران حس بدی داشته باشید. اجازه بدهید مردم بدانند که شما هم به زمانی برای خودتان نیاز دارید و باید استراحت کنید. اغلب اوقات مردم متوجهی این درخواست و نیاز شما میشوند.
چند پیشنهاد داریم که میتوانید برای تجدید و تقویت روحیه، به سراغ آنها بروید؛
۱۵ دقیقه تا نیم ساعت از روزتان را به کاری که دلتان میخواهد اختصاص بدهید.
زمانی که بخش انتقادگر ذهنتان شروع به شمردن اشتباههای شما میکند، دفتری بردارید و از خوبیها و نکات مثبت خودتان بنویسید.
فکر کنید بهترین دوست خودتان هستید و به مانند بهترین دوستتان در زندگی در زمانهایی که شکستخورده یا ناراحت هستید، از خودتان حمایت کنید و خود را دلداری بدهید.
چند دقیقه از پایان روز را به جشن گرفتن برای موفقیتهای کوتاه اختصاص بدهید.
فیلمهای خندهدار ببینید.
۱۰ دقیقه از روز را به ریلکس کردن و جمع کردن افکارتان اختصاص بدهید.
نقاشی کنید، طرحی بکشید.
دربارهی احساساتتان با دوستان و عزیزانتان حرف بزنید.
بسیار اتفاق میافتد که تصمیم میگیریم زندگی بهتری را دنبال کنیم و به نسخهی بهتری از خودمان تبدیل شویم. این تصمیم بسیار خوب است و باید انجام شود اما بیشتر مواقع به جای اینکه این تصمیم بر اساس حسهای مثبت باشد، بر اساس حسهای منفی که نسبت به خودمان داریم، گرفته میشود.
اینجاست که کار مشکل پیدا میکند، چرا که بیشتر اوقات اگر تصمیم برای تغییر، فقط بر اساس حسهای منفی باشد، میتواند درست زمانی که برای رسیدن به اهدافمان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات هستیم، این حسهای منفی را در ما بیشتر تشدید کند. بیشتر مواقع مردم به دلایل مختلف دربارهی خودشان احساس ناخوشی و بیاطمینانی میکنند که این احساس باید به شکلی برطرف شود.
به جای اینکه بر حسهای منفی تمرکز داشته باشید، سعی کنید با یک نگرش مثبت در زندگی تغییر ایجاد کنید. دربارهی جنبههای مثبتی که دارید با خودتان صحبت کنید و به مراقبت از خودتان بپردازید. اصلا این حس را نداشته باشید که این کار از روی خودخواهی یا غرور است. حتی اگر آن چیزی که دربارهی خودتان دوست دارید، از نظر خودتان کم اهمیت است، باز هم با خودتان دربارهی آن صحبت و آن ویژگی را در خود تقویت کنید.
سعی کنید هر روز با انجام کارهای مختلف به خودتان عشق بورزید و حس خوبی در خودتان ایجاد کنید. لازم نیست این کار خیلی بزرگ باشد، یک حمام آرامشبخش یا خرید یک شاخهی گل میتواند همان حس را برایتان به وجود بیاورد.
متأسفانه بسیاری از افراد سنگینی مشکلات روانی و ذهنی خود را به تنهایی بر دوش میکشند و این مشکلات را با دیگران در میان نمیگذارند. این افراد هر روز با چالشها و مسائل ذهنی و روانی خود درگیر هستند و نمیتوانند آن را با عزیزانشان در میان بگذارند، چرا که نمیخواهند آنها را از این بابت ناراحت کنند. اما باید بدانید ضرر در میان نگذاشتن این مشکلات با نزدیکان و عزیزان، بیشتر از نفع آن است.
بهطور میانگین، بین شروع نخستین نشانههای بیماری روانی و درمان آن، ۱۱ سال فاصله میافتد. این موضوع بیشتر به این خاطر است که افراد، مشکل ذهنی و روانی خود را بهعنوان راز پیش خود نگه میدارند. هرچه سریعتر دربارهی مشکلاتان با کسی صحبت کنید، خیلی زودتر میتوانید بهسراغ درمان و حل آن بروید. اگرچه، باید بتوانید به سیستم حمایتی که میخواهید برای خودتان بسازید اعتماد کنید.
به یک دوست یا عضو خانواده که برایتان بسیار عزیز است اعتماد و با او صادقانه دربارهی مشکل خود صحبت کنید. به دنبال کسی باشید که به مشکل شما با ذهنی باز گوش میدهد. نیازی نیست خیلی سریع یگ گروه حمایتی داشته باشید. مشکل خود را ابتدا با فردی که با او راحت هستید و به او اعتماد دارید در میان بگذارید و سپس با کمک او به سراغ افراد دیگر بروید.
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، بسیاری از مردم ترجیح میدهند از احساساتی که درگیر آن هستند دوری کنند. آنها تلاش میکنند این احساسات را نادیده بگیرند و طوری زندگی را ادامه بدهند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. البته باید بدانید، وقتی در طول زمان به احساسات خود و آنچه در ذهنتان میگذرد بها نمیدهید، این حسها روی هم در ذهن شما جمع میشود تا اینکه بالاخره یک جا از هم فرو میپاشد. اگر نتوانید با حسهایتان روبهرو شوید و آنها را بشناسید، تنها زمان درمان و حل مشکلات ذهنی را عقب میاندازید و کار را برای خودتان سختتر میکنید. سعی کنید هر چه زودتر به احساساتتان بها بدهید، از دور به خودتان و ذهنتان نگاه کنید و در خودتان و احساسهایتان عمیق بشوید. این کار به شما اجازه میدهد بدانید چطور میتوانید نسبت به جهان اطرافتان بهتر واکنش نشان بدهید و عواملی که باعث استرس در شما میشوند را بشناسید.
از این طریق میتوانید اطلاعات و دانش زیادی دربارهی خود و احساساتتان به دست بیاورید. بها دادن به احساسات، به شما کمک میکند دربارهی وضعیت سلامت روانی خود آگاهی داشته باشید و بدانید چطور باید به محرکها پاسخ بدهید.
بسیاری از مواقع یکی از بهترین کارهایی که میتوانید برای در اولویت قرار دادن سلامت روانتان انجام بدهید، این است که خیلی ساده با متخصصان سلامت ذهن و روان ارتباط بگیرید. روان درمانی راهی عالی برای شناخت عمیق احساسات و ذهن شماست، میتواند کمک کند عواملی که باعث استرس در شما میشوند را بشناسید و تشخیص دقیقی دربارهی مشکل خود به دست بیاورید. رفتن به جلسههای روان درمانی نه تنها نشانهی ضعف نیست، بلکه نشانهی قوت است.
البته کاملا قابل درک است که برای رفتن پیش رواندرمانگرها اضطراب داشته باشید. فقط باید بدانید که رواندرمانگرها در نهایت قصد کمک به شما را دارند و میخواهند راهی برای دوری از احساسهای بد و منفی به شما پیشنهاد بدهند.
سلامت ذهن و روان از آن دست مسائلی است که باید اهمیت زیادی به آن داده و به اندازهی سلامت جسم مهم درنظر گرفته شود. با وجود اینکه بسیاری از ما عادت داریم برای ایجاد تغییر در زندگی منتظر آغاز سال، ماه یا هفتهی جدید باشیم؛ اما باید بدانیم اگر سلامت و بهداشت روانمان در وضعیتی است که به کمک متخصص نیاز دارد، اصلا نباید حل مشکل را پشت گوش بیندازیم و باید سریعا کمک بگیریم.
در لیست 11 فیلم اول کارگردانان مشهور که در فهرست 250 اثر برتر IMDb قرار دارند؟ برترین 11 فیلم اول کارگردانان مشهور که در فهرست 250 اثربرتر IMDb قرار دارند؟ بهترین 11 فیلم اول کارگردانان مشهور که در فهرست 250 اثر برتر IMDb قرار دارند؟
در ادامه پاسخی جامع به به این سوالات خواهیم داد،همراه ما باشید.
برداشتن اولین گام برای ورود به صنعت سینما دشوار است و حتی بهترین کارگردانهای دنیا هم در نخستین تجربهی سینماییشان دچار اشتباهات مهلکی شدهاند. اما بعضیها این قانون نانوشته را شکستند و آنچنان قوی و دقیق ظاهر شدند که همزمان نظر مثبت منتقدان و مخاطبان را جلب کردند. در این مقاله از مجله اینترنتیماهتوتا 11 تجربهی اول کارگردانی که در لیست ۲۵۰ فیلم برتر IMDb قرار دارند را با هم بررسی میکنیم.
اگرچه در چند سال اخیر زیبایی آمریکایی هم مثل بقیه آثار کوین اسپیسی تحت تأثیر رسوایی اخلاقی او قرار گرفته اما یکی از بهترین فیلمهای دههی نود میلادی است و به عنوان فیلم اول، نقطهی درخشانی در کارنامهی سام مندس است.
زیبایی آمریکایی هم یک فیلم تجاری موفق بود و هم نظر مثبت منتقدان را جلب کرد. در اسکار ۱۹۹۹ در هشت رشته نامزد شد و اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامهی غیر اقتباسی، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.
داستان دربارهی یک مدیر تبلیغاتی میانسال است که عاشق یکی از دوستان فرزندِ نوجوانش میشود و رابطه عجیبوغریبی میان آنها شکل میگیرد.
کوکو یکی از بهترین انیمیشنهای پیکسار است. لی آنکریچ پیشتر کارگردان «داستان اسباببازیهای ۳» (Toy Story 3)، دستیار کارگردان «داستان اسباببازیهای ۲» (Toy Story 2)، «شرکت هیولاها» (Monsters, Inc) و «به دنبال نمو» (Finding Nemo) بود.
در اواسط کار آدریان مولینا به گروه کارگردانی اضافه شد. کوکو به عنوان فیلم اول او مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و جایزه اسکار و گلدن گلوب بهترین انیمیشن را در سال ۲۰۱۸ دریافت کرد.
داستان این انیمیشن روایتگر زندگی پسر دوازدهسالهای به نام میگل است که موسیقی در خانوادهی او یک کار ممنوعه تلقی میشود. میگل در روز مردگان به صورت اتفاقی وارد سرزمین مردگان میشود و باید خودش را از این مخمصه نجات دهد تا به دنیای زندگان بازگردد.
مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی با یک ابر شرور تمام عیار، از انیمیشنهای موفق و منحصربهفرد قرن بیست و یکم است. گروه کارگردانی این انیمیشن متشکل است از باب پرسیچتی و رودنی روثمنِ فیلم اولی و پیتر رمزی که پیشتر کارگردانی «ظهور نگهبانان» (Rise of the Guardians) را بر عهده داشت.
انیمیشن از کمیکهای محبوب مارول اقتباس شده و ماجرای نسخههای مختلف مرد عنکبوتی است که در دنیاهای موازی زندگی میکنند. آنها به صورت اتفاقی در یک جهان واحد به هم میرسند تا ابر شروری به نام کینگ پین را نابود کنند و دنیای خودشان برگردند.
همیلتون در اصل یک تئاتر موزیکال است که به علت همهگیری کرونا در دیزنی پلاس منتشر شد اما به عنوان یک فیلم واقعی مورد توجه منتقدان قرار گرفت و حتی نامزد دریافت دو جایزهی گلدن گلوب شد.
توماس کیل تا به حال چندین نمایشنامه از لین-منوئل میرندا را در برادوی کارگردانی کرده اما همیلتون اولین اثر سینمایی او است. این فیلم با الهام از زندگی و کار الکساندر همیلتون، از پدران بنیانگذار ایالاتمتحده آمریکا ساخته شد.
زندگی دیگران یک درام آلمانی است که فیلم اول فلوریان هنکل فون است که پیشتر کارگردانی فیلمهای کوتاه زیادی را بر عهده داشت. در کنار او دونر سومارک حضور دارد که فیلمهای تحسین شدهای مثل «توریست» (The Tourist) و «هرگز روی برنگردان» (Never Look Away) را در کارنامه دارد و دو بار نامزد اسکار شده است.
فیلم اول
زندگی دیگران برندهی جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان شد. ماجرا در آلمان شرقی اتفاق میافتد و دربارهی پلیس مخفی است که باید از زندگی یک نویسنده و معشوقهاش جاسوسی کند.
ادوارد نورتون یکی از بهترین نقشآفرینیهایش را در تاریخ مجهول آمریکایی داشته. این فیلم اولین تجربهی کارگردانی تونی کی است و با اینکه برای تدوین نهایی با استودیو سازنده اختلافات حاشیهسازی داشت اما اثری ساخت که در حال حاضر برای اهداف آموزشی هم استفاده میشود.
داستان تاریخ مجهول آمریکایی دربارهی دو برادر لسآنجلسی است که در یک گروه نژادپرست نئونازی عضو میشوند. برادر بزرگتر پس از پی بردن به عقاید اشتباه افراطیاش، سعی میکند به برادر کوچکترش کمک کند تا از گروه خارج شود.
بیشک شیر شاه به عنوان فیلم اول راجر آلرز و راب مینکاف تاثیرگذارترین انیمیشن دیزنی است. موفقیتهای این فیلم چشمگیر بود و از جمله پرفروشترین انیمیشنهای دنیا به حساب میآید. البته به تازگی نسخه لایو اکشن آن ساخته شده که به پای نسخه اولیه نمیرسد.
شیر شاه با الهام از متون ادبی مختلفی از جمله هملت ویلیام شکسپیر ساخته شده و داستان آن درباره شیر جوانی به نام سیمبا است که برای گرفتن انتقام مرگ پدرش و پس گرفتن قلمرو پادشاهی به سرزمین ابا و اجدادیاش بازمیگردد.
شهر خدا یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر است که جوایز سینمایی بسیاری را به دست آورد. فرناندو میرلس و کاتیا لوند این فیلم را به صورت مشترک کارگردانی کردند. شهر خدا سومین تجربهی سینمایی میرلس و اولین تجربهی لوند بود.
با این حال وقتی برای دریافت جایزهی اسکار بهترین کارگردانی نامزد شد نامی از لوند به میان نیامد! فیلم روایتی از ظهور جنایات سازمان یافته در حومه ریودوژانیروی برزیل است.
۱۲ مرد خشمگین اولین تجربهی کارگردانی سیدنی لومت و یکی از بهترین آثار سینمایی دنیا است. فیلم نامزد دریافت ۳ جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامهی اقتباسی بود.
تقریباً تمام داستان فیلم در یک اتاق اتفاق میافتد و در آن ۱۲ عضو هیئتمنصفهی دادگاه درباره محکومیت یک جوان ۱۸ سالهی متهم به قتل تصمیم میگیرند، تصمیمی که شواهد و ارزشهای اخلاقیشان را زیر سؤال میبرد.
بازیگران: تیم رابینز، مورگان فریمن، باب گانتون، ویلیام سدلر، کلنسی براون
امتیاز IMDbبه فیلم: ۹.۳ از ۱۰
رتبه ی ۱ در لیست ۲۵۰ فیلم برتر IMDb
رتبهی اول لیست ۲۵۰ فیلم برتر IMDb در کمال تعجب اولین تجربهی سینمایی فرانک دارابونت اختصاص و از قضا بهترین اقتباس از رمان استیون کینگ است. البته او بعدها «مسیر سبز» (The Green Mile) و «مه» (The Mist) را هم با اقتباس از آثار کینگ ساخت.
داستان فیلم روایتگر زندگی بانکدار جوانی است که به جرم قتل همسر و معشوقهی پنهانیاش به حبس ابد در زندان شاوشنگ محکوم میشود، در حالی که ادعا میکند بیگناه است. او با یکی از زندانیها دوست و کمکم وارد یک عملیات پولشویی میشود.
هشدار! محتوای این صفحه در چهارچوب قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران نوشته شده است. سپاسگزار خواهیم بود اگر مغایرت احتمالی محتوا با قوانین و یا مشکلات دیگر در صحت و دقت محتوا را به ما گزارش کنید تا فورا اصلاح شود.