ابرای آشفته حرفای ناگفته تو این ترافیکو لبخند نزدیکو ضبطی که میخونه عطری که می مونه تو خاطره هامون من با تو و بارون چشمای تو عشقو جنون داره یک اتفاق نو تازه شدن با تو یک فصل بی تکرار سرسبزی و دیدار از پشته این شیشه بارون شروع میشه با هم سفر کردیم از شب گذر کردیم این جاده یا تو آسمون داره , همراه من باشو با من سفر کن تا هم پای هم باشیم تا آخر دنیا این راه کوتاهه حاله خوشی داره رد میکنیم خوابو تا ساحل دریا تو این خیابونو حسه دوتامونو هر لحظه همراهتو هر ثانیه با تو انگار یک رویاست این کوچه ماله ماست همپرسه با مهتاب امسال سال ماست خندیدنت هر شب شگون داره , حتی همین خونه دلواپسمونه تا اینکه برگردیم عاشقترش کردیم من پنجره میشم شاید که ابری شم با من چه ها کردی چترا رو وا کردی بارونه که بی وقفه میباره , هر جا که تو باشی من ساکنه اونجام این سرزمین با تو یعنی همه دنیام دور از هیاهو و هم صحبت بارون همسایه با موجا من زندگی میخوام
بزار همه ببینن کنار منی بین همه آدما تو یار منی تو دوایی و پرستار منی دو ثانیه دوری تو که خیلیه علاقه ای که به تو دارم دلیه بزار همه بدونن مال همیم مشکلیه تا تو باشی دلم رو به یه حال خوب و مطلوبه تو مدام روبروم باشی خوبه حالاحالا کنارم باش بگو حتی تو بارم باش میبینم تورو هول میشم جونم به فداش من عاشقم به جون تو نمیتونم بدون تو مرام عاشقی فقط نشسته در درون تو تو ماه بیقرار من بیا زمین کنار من بتاب بر من میدونی علاقه ی ما دو طرفه ست میدونی نباشی هوا یه جوری خفست که میخوام نباشم تو دنیات میدونی که خواستن ما اتفاقی نیست به چشای دورمون که اعتمادی نیست که رقم بزنن یا بهم بزنن تا تو باشی دلم رو به یه حال خوب و مطلوبه تو مدام روبروم باشی خوبه حالاحالا کنارم باش بگو حتی تو بارم باش میبینم تورو هول میشم جونم به فداش من عاشقم به جون تو نمیتونم بدون تو مرام عاشقی فقط نشسته در درون تو تو ماه بیقرار من بیا زمین کنار من بتاب بر من
چشای من دنبالته،دلم هنوز تو فکرته میخوام بگم دوست دارم،هنوز صدامو یادته میخوام بفهمی حالمو،خودت بیای سراغمو دلم میخواد بهم بگی،سئوال بیجوابمو گفتی نمی دونی چطور،همیشه عاشق بمونی بازم تلاشتو بکن،این دفعه شاید بتونی هوس نبوده بین ما،تهمت ناروا نزن خودم بهت پس می دادم،دلی که می سپردی به من
منم ترانه خونِ،ترانه ی آوانگارد بس که رسیده اینجا،به استخونِ من کارد بهم بزن سکوتو،بشکن تَنِ تابوتو میونِ شرق وحشی،میخوام برات کابوی شم میخوام بدزدمت و،شاهزاده یِ تِروی شم افسانه رو دوئل کن،بدبختیامو ول کن بیا قد سیصدسال،بریم تو غار بخوابیم حداقلش اینه،سه قرن بی عذابیم چشماتو رو هم بذار،خارج میشیم از مَدار رو دنده ی لجِ من،بند اومده اتوبان کنارمی دوباره،تو جنگل سی سنگان رفتم همیشه رفتم،خط زمانو بشکن قدم بزن تو پارکِ،رویایِ فرضیِ من تنت یه سرزمینه،با خط مرزیه من بی تو روان پریشم،نزار جهنمی شم درست مثلِ یه فیلمه،آرزوهامو ببین یه خرده مهربون باش،اندازه ی یه دلفین تئاتر زندگی رو،خوب بازی میکنی تو شبیه در با تخته،باهات چه جور و جفتم نزار تو راه رویا،پیلی پیلی بیفتم بدونِ حسرت و کاش،هم قدم خودم باش
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی همه نوری و سروری همه جودی و جزایی همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری احد بی زن و جفتی ملک کامروایی بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی همه نوری و سروری همه جودی و جزایی نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی